نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه حکمرانی، دانشکده معارف اسلامی و مدیریت، دانشگاه امام صادق (ع)، تهران،ایران.
2 دانشجوی دکترای رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی، گروه مدیریت منابع انسانی، دانشکده معارف اسلامی و مدیریت، دانشگاه امام صادق (ع)،تهران، ایران.
3 کارشناسی ارشد، گروه مدیریت کسب و کار، دانشکده معارف اسلامی و مدیریت، دانشگاه امام صادق (ع)، تهران، ایران.
4 دانشیار گروه مدیریت کسب و کار، دانشکده معارف اسلامی و مدیریت، دانشگاه امام صادق (ع)، تهران، ایران.
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction
Internet businesses have now expanded significantly worldwide. One of the important fields in which Internet businesses are used is charity. Internet businesses of charitable institutions are one of the new topics that have been raised in the field of charity governance. The current research was conducted to design the Internet business model of charitable institutions in the country. The Internet business model allows charitable organizations to have information about the organization, financial aid opportunities, and resources available at all hours of the day and night, and the audience can access the organization anywhere in the world. Also, internet platforms reduce the overhead costs associated with the traditional method of fundraising or face-to-face events, increase speed, and thus increase efficiency. Also, they will improve communication and interactions and be transparent and reliable about reporting.
Research Methodology
In line with the purpose of this research, first, the theoretical basis of the field of business models and Internet business models as well as charitable institutions were studied and investigated. The methodology of the current research is qualitative and exploratory, and the thematic analysis method was used to analyze the data. To answer the main question, first, semi-structured interviews were conducted with charity internet business owners, then the interviews were analyzed using the thematic analysis method. In this research, the components of the canvas model were used as the basis of the work due to their comprehensiveness and frequency of application in the field of practice, and the interview framework was set based on it. The qualitative research approach has been conducted with a fundamental orientation and inductive logic using the thematic analysis method.
Research Findings
The network of themes was extracted from the interviews with 353 basic themes, 51 organizing themes, and 10 overarching themes including value proposition, main activity, main resources, key partners, customers, relationships with customers, distribution channels, costs and income streams, and environment. Amending the upstream laws related to charities to facilitate the expansion of internet charities in the country, the need to design the headquarters and institution of the upstream Supreme Council for the management of charities and internet businesses, improving the access of internet businesses to the virtual space, and considering suitable facilities for them were among the most important measures that should be placed on the agenda of policymakers to expand the online business of charities. The final model of the research is in Figure 1.
Figure 1 - The final research model
Discussion and Conclusion
The current research was done in response to the main question, that is what is the model of internet business in charity organizations? This research was carried out with semi-structured interviews with experts in this field. After that, using theme analysis, all the interviews were reviewed and their themes were extracted, which include 353 basic themes, 51 organizing themes, and 10 overarching themes. The Internet business model of charities was obtained based on the nine-component model of the well-known business including value proposition, main activity, main resources, key partners, customers, relationships with customers, distribution channels, costs and income streams. Also, the environmental component and environmental restrictions were added as one of the new dimensions to the business model of charities. In each of these components, explanations were provided according to the obtained themes, and the organizing themes were briefly described in each one.
After examining the background of the research, it was found that the present article is different from previous studies. The difference is in creating a new framework for fundraising in charitable organizations on the World Wide Web (Internet). This is the main innovation of the current research and makes the current article uniquely different from previous research. This new framework allows charities to fundraise more effectively and efficiently. Unlike previous research that focused more on traditional and non-online methods, the current research has investigated and analyzed in the global network space and presented a comprehensive and innovative model for charity activities in the global network. This model can be used as a practical guide for charitable organizations and help to improve their performance and increase their productivity.
کلیدواژهها [English]
یک الگوی کسبوکار مؤثر قادر است به عنوان ابزاری قدرتمند برای تحلیل، آزمون و ارزیابی انتخابهای راهبردی سازمان عمل کند. وضعیت ناپایداری و تغییرات سریع در محیط اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و فناوری به پیچیده شدن محیط فعالیت و عدم ثبات سازمانها منجر شده است و این امر به وضعیت ناپایداری الگوهای کسبوکار و تغییر آنها نیز در طول زمان منجر شده است. این تغییرات ممکن است به عنوان فرصتی برای بهبود و نوآوری در الگوی کسبوکار دیده شوند؛ اما همچنین ممکن است به عنوان چالشی برای سازمانها و کسبوکارها مطرح شوند که به تطبیق و تغییر نیازمند است (پژوهش جهرمی، 1395).
احسان و نیکوکاری بخشی مهم از فرهنگ دینی و ملی مردم ایران به شمار میآید و گستردگی «وقف» در ایران نشان از اهتمام تاریخی مردم این مرزوبوم به امور خیریه و نیکوکاری دارد. به طور کلی، میتوان گفت کمک کردن و انجام کارهای خیر به عنوان یک ارزش برای تمام جوامع مطرح بوده و هست. در واقع، فعالیتهای خیریه به بخشهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور کمکهای حیاتی میکنند و اهمیت نقش آنها کمتر از نقش بخشهای دولتی و خصوصی نیست. سازمانها و مؤسسات خیریه اقداماتی ضروری مانند احداث بیمارستانها، مدرسهها، پرورشگاهها و مراکز مذهبی را اجرا میکنند که تأثیر مثبت آنها بر زندگی شهروندان کشور غیرقابل انکار است. میتوان گفت آنها شریک و همکاری ضروری برای دولتها در راستای اجرای برنامههای مختلف از جمله مبارزه با فقر، توانمندسازی و آموزش، مبارزه با ناهنجاریهای اجتماعی مانند مصرف مواد مخدر، کم کردن فاصلۀ میان فقرا و ثروتمندان و ... محسوب میشوند. در بیشتر مواقع، این فعالیتها کمک به افرادی را هدفگذاری کردهاند که به دلیل فقر و شرایط سخت زندگی در برابر جرم و جنایت آسیبپذیر هستند؛ از این رو، آنها به مدیریت حرفهای و سازماندهی اداری نیازمند هستند. الگوی کسبوکار چارچوبی ساختاری برای توضیح و تحلیل فعالیتها، روابط و علامتهای اصلی یک شرکت در بازار است. این الگوها معمولاً اصول و پیشفرضهای اصلی کسبوکار را به سادهترین شکل تعیین میکنند و به شرکتها کمک میکنند تا راهبردهای خود را توجیه و عملکرد خود را ارزیابی کنند (Leitão et al., 2013).
در الگوهای مختلف کسبوکار، با توجه به گستردگی ورود فناوریهای ارتباطات به صنایع و بازارها، تغییراتی جالب توجه در پویایی و روندهای کسبوکار ایجاد شدهاند (Kraus et al., 2021) و فناوریهای ارتباطات به شرکتها این امکان را میدهند تا با تغییرات سریع در بازار سازگار شوند، ارتباطات خود را بهبود بخشند و با بهکارگیری الگوهای مناسب کسبوکار، موفقیتی بیشتر را در مقابل رقبا به دست آورند ( (Osterwalder et al., 2005در محیط کسبوکارهای امروزی که تحولات سریع و پویا رخ میدهند، مفهوم مزیت رقابتی پایدار بسیار مهم است؛ از این رو، منابع علمی مرتبط با مدیریت راهبردی و توسعۀ کسبوکار بیشتر بر دستیابی به مزیت رقابتی پایدار تأکید میکنند. عواملی مانند تغییرات فناوری، نیازهای مشتریان و قواعد و مقررات بازار بهسرعت در حال تغییر هستند؛ به همین دلیل، همراستا شدن با این تغییرات و انطباق با آنها برای بقا و پایداری شرکتها ضروری است. شرکتهای موفق نه فقط میتوانند با تغییرات فناوری و بازار همگام شوند، بلکه میتوانند با ارزیابی مداوم نیازهای بازار و ضرورتهای فناوری، الگوی کسبوکار مناسبتری را نسبت به رقبا انتخاب کنند. برای مثال، یک شرکت ممکن است با توجه به تحولات بازار و پیشرفتهای فناوری، از الگوی کسبوکار سنتی خود دست بکشد و به سمت یک الگوی کسبوکار برخط، خدمات مشترکان یا الگوی کسبوکار مبتنی بر اشتراک حرکت کند تا با محیط رقابتی تطابق داشته باشد و از رقبای خود پیشی بگیرد. این تغییرات و انطباقها باید به صورت مداوم انجام شوند تا شرکت بتواند رهبری و پایداری خود را حفظ کند (Evans & Wurster, 1997).
با اینکه تبیین این مباحث برای شرکتها امری ضروری است، مهمترین نکته این است که الگوی کسبوکار باید به طور مداوم برای تطبیق با تغییرات محیطی و بازاری بهروزرسانی شود. این امر به شرکتها کمک میکند تا همیشه با تغییرات روزمره مواجه شوند و راهبردهای خود را بهروز کنند (Teece, 2009). طراحی الگوی کسبوکار برای هر شرکت باید با توجه به شرایط و ویژگیهای آن انجام شود و ضرورت انجام پژوهش در این زمینه نیز با همین رویکرد باید در نظر گرفته شود. به عبارت دیگر، هر شرکت دارای ویژگیها، منابع، توانمندیها و تحدیدهایی مشخص است که برای طراحی یک الگوی کسبوکار مؤثر، باید به طور دقیق شناسایی شوند. انجام پژوهش در این زمینه با توجه به پژوهشها و مقالههای موجود، یکی از اساسیترین ابزارها برای طراحی یک الگوی کسبوکار مؤثر است (زعفریان و همکاران، 1390). هر کسبوکار، با توجه به شرایط و ویژگیهای ویژۀ خود، میتواند با انتخاب بهترین رویکرد یا ترکیبی از آنها، طراحی الگو کسبوکار مناسب را رقم بزند (Aaltonen & Kujala, 2010).
سازمانهای خیریه به دلیل روشهای منسوخ و ناکارآمد جمعآوری سرمایه، مشارکت ضعیف اهداکنندگان و دسترسی محدود، تلاش میکنند تا بیشترین اثرگذاری را داشته باشند. اتکاء به رویکردهای سنتی توانایی آنها را برای دستیابی به مخاطبان وسیعتر، تعامل مؤثر با اهداکنندگان بالقوه و عملکرد مقرونبهصرفه محدود میکند. علاوه بر این، فقدان شفافیت و ارتباطات در زمان واقعی اعتماد و وفاداری اهداکنندگان را کاهش میدهد. این سازمانها در عصر فناوری به طرزی فزاینده ناکارآمد و ناپایدار میشوند. دسترسی محدود جغرافیایی، هزینههای زیاد اداری، عدم شفافیت و ارتباطات ناکارآمد از جملۀ چالشهای مهمی هستند که امروزه خیریهها با آنها مواجه هستند. وجود الگوی کسبوکار اینترنتی به سازمانهای خیریه این امکان را میدهد تا اطلاعات مربوط به سازمان، فرصتهای کمک مالی و منابع در تمام ساعتهای شبانهروز در دسترس باشد و مخاطب در هر کجای دنیا بتواند به سازمان دسترسی داشته باشد. همچنین، بسترهای اینترنتی هزینههای سربار مرتبط با روش سنتی جمعآوری کمکهای مالی یا رویدادهای حضوری را کاهش میدهند و موجب افزایش سرعت و در نتیجه افزایش کارایی میشوند. همچنین، ارتباطات و تعاملات را افزایش خواهند داد و در رابطه با گزارشدهی نیز شفاف و قابل اعتماد خواهند بود.
این پژوهش به دنبال پاسخ دادن به پرسشهای زیر است:
الگوی کسبوکار ساختاری است که نحوۀ عملکرد یک شرکت یا سازمان را توصیف میکند و چگونگی تولید، توزیع و عرضۀ محصول یا خدمات به بازار را بیان میکند. در دهۀ 1۹۹۰، با رونق تجارت الکترونیک، مفهوم الگوی کسبوکار برای توضیح و تبیین شیوههای جدید کسبوکار، به ویژه در فضای برخط به کار گرفته شد. در آن زمان، از الگوی کسبوکار به عنوان ابزاری برای معرفی و توضیح تفکرات تجاری به سرمایهگذاران استفاده میشد و به دنبال آن، با گذشت زمان، این مفهوم بهبود و گسترش یافته است.
در حال حاضر، الگوی کسبوکار به عنوان ابزاری برای تحلیل و برنامهریزی روشمند و همچنین، برای پیکربندی ارتباطات و سازماندهی واحدهای سازمانی و بخشهای مرتبط با محیط پیچیدۀ سازمانی استفاده میشود. این الگوها به عنوان داراییهای راهبردی شناخته میشوند که به شرکتها کمک میکنند تا بتوانند مزیت رقابتی و عملکرد خود را بهبود بخشند.
تعریف الگوی کسبوکار ممکن است به تبعیت از مطالعات و نگرشهای مختلف متفاوت باشد؛ اما در کل، الگوی کسبوکار به عنوان یک ساختار مفهومی پیچیده و چندبعدی شناخته میشود که در آن، نحوۀ تعامل بازار، تأمین منابع، توزیع محصولات و خدمات و عوامل مختلف دیگری که بر عملکرد سازمان تأثیر میگذارند، بررسی میشوند (Geissdoerfer et al., 2018).
شرکتها با استفاده از الگوی کسبوکار مناسب میتوانند با بهرهگیری از منابع داخلی خود و همکاری با سایر شرکتها، تأمین منابع مورد نیاز خود را بهینهسازی کنند و ارزش افزوده را بیشتر کنند؛ اما برای موفقیت در طولانیمدت، ایجاد تعادل مناسب بین خلق، ارائه و ضبط ارزش بسیار حیاتی است. به عبارت دیگر، شرکتها باید بتوانند ارزشی مناسب را ایجاد و عرضه کنند؛ اما همچنین باید بتوانند این ارزش را به طور مؤثر ضبط کنند. اگر این تعادل بهدرستی مدیریت نشود، ممکن است الگوی کسبوکار نتواند در طولانیمدت بقاء داشته باشد یا سازمان نتواند سودآوری مطلوبی را داشته باشد؛ بنابراین، به منظور موفقیت و بقای الگوی کسبوکار، مدیران باید با دقت به مدیریت فرآیندها و ارتباطات داخلی و خارجی توجه کنند تا این تعادل را به حداکثر برسانند و از ایجاد و حفظ ارزش بهرهمند شوند (Haaker et la., 2021)
الگوهای کسبوکار اینترنتی ساختارهایی هستند که شرکتها برای عرضۀ محصولات و خدمات خود به مشتریان اینترنتی آنها را اتخاذ میکنند. این الگوها نقشی مهم در تعیین نحوۀ عملکرد، سازماندهی و درآمدزایی کسبوکارهای اینترنتی دارند و به طور گسترده در صنایع و بخشهای مختلف اقتصادی استفاده میشوند. الگوهای کسبوکار اینترنتی ممکن است متنوع باشند و شامل انواعی مختلف از الگوهای مبتنی بر فروش محصولات، عرضۀ خدمات، تبلیغات، اشتراکگذاری، بازارگاهی و غیره باشند. هر کدام از این الگوها مزایا و معایب خود را دارد و بسته به نوع فعالیت و هدف کسبوکار، انتخاب میشود. الگوهای کسبوکار اینترنتی برای تبلیغات مؤثر به راهبردها و ساختارهایی ویژه نیاز دارند و هر کدام از این الگوها ممکن است با شرایط و نیازهای ویژه تناسب داشته باشد. برخی از این الگوها عبارتاند از: 1) الگوی کسبوکار مبتنی بر محتوا، 2) الگوی مبتنی بر عرضۀ خدمات متنوع اینترنتی، 3) الگوی مبتنی بر فراهم آوردن امکان جستوجوی وبگاههای مختلف، 4) الگوی مبتنی بر عرضۀ خدمات تبلیغاتی و 5) الگوی مبتنی بر شبکۀ تبلیغاتی (Mutula & Van Brakel, 2006).
زمینههای کسبوکار اینترنتی در دنیای امروز بسیار گسترده و متنوع هستند. این زمینهها شامل محصولات و خدمات مختلف، فعالیت در صنایع اطلاعاتی، مشاغل اینترنتی، انتشارات اینترنتی و تبلیغات اینترنتی میشوند. کسبوکارهای اینترنتی در حال گسترش و توسعه هستند و به دلیل امکانات و انعطافی بیشتر که اینترنت ارائه میدهد، برای کارآفرینان بیشتر جذابیت دارند (یاری، 1394).
جدول 1. جمعبندی الگوهای کسبوکار استخراجشده از مبانی نظری
Table 1. Summary of business models extracted from literature
شبکههای اطلاعرسانی |
شامل وبگاههایی هستند که اطلاعرسانی خبری را انجام میدهند. |
(Giesen et al., 2007) |
بهترین اطلاعات |
(Laudon & Traver, 2017) |
فراهم کنندۀ محتوا |
||
سامانۀ تحت وب[1] |
امکان دسترسی به مجموعهای از محتویات، خدمات و محصولات مختلف را از یک نقطه فراهم میکند. |
(Laudon & Traver, 2017) |
سامانۀ تحت وب |
(Chaffey & Smith, 2013) |
سامانۀ تحت وب |
||
تبلیغات |
سازمانها برخی از محتویات که ممکن است برای کاربران جذاب باشند را به صورت رایگان در اختیار آنان قرار میدهند و تبلیغات مشتریان خود را در تمام صفحات نمایش میدهند. |
(Abdollahi & Leimstoll, 2011)
(Chaffey & Smith, 2013) |
تبلیغات
تبلیغات |
دلالی (واسطه) |
واسطهها خلقکنندگان بازار هستند و فروشندگان و خریداران را گرد هم جمع و تراکنشهای بین آنان را تسهیل میکنند. |
(Giesen et al., 2007) |
فرابازار[2] |
(Abdollahi & Leimstoll, 2011) |
واسطهگری |
||
(Laudon & Traver, 2017) |
خالقان بازار |
||
(Chaffey & Smith, 2013) |
واسطهگری |
||
فروشگاه الکترونیک |
در این الگو، وبگاه به فروش محصول یا خدمات از طریق وبگاه یا سایر رسانههای الکترونیک خود اقدام میکند. |
(Abdollahi & Leimstoll, 2011) |
دادوستد |
(Laudon & Traver, 2017) |
فروش محصولات |
||
(Chaffey & Smith, 2013) |
فروشگاه الکترونیک |
||
شبکههای اجتماعی |
در این الگو، کاربران میتوانند دربارۀ موضوعی ویژه با یکدیگر گفتوگو کنند. |
(Giesen et al., 2007) |
وسیعترین شبکۀ کاربران |
(Abdollahi & Leimstoll, 2011) |
انجمن کاربری |
||
(Laudon & Traver, 2017) |
فراهمکنندگان انجمنهای کاربری |
||
واسطۀ اطلاعاتی[3] |
این الگو به جمعآوری، ارزیابی و فروش اطلاعات رفتار خرید مشتریان به شرکتهایی اقدام میکند که به اطلاعات این مشتریان برای فروش بیشتر خود نیاز دارند. |
(Chaffey & Smith, 2013) |
واسطۀ اطلاعاتی |
ارائهدهندۀ خدمات برخط |
این الگو شامل وبگاههایی است که بهجای فروش کالا، از طریق ارائۀ خدمات به کاربران خود درآمد کسب میکنند. |
(Laudon & Traver, 2017) |
ارائهدهندگان خدمات |
(Chaffey & Smith, 2013) |
فراهمکنندگان خدمات |
امور خیریه یکی از ظرفیتهای جامعه به شمار میرود که میتواند با شناسایی مشکلات عمومی و توسعۀ راهبردها و بالفعل کردن ظرفیتهای بالقوه به رفع یا تقلیل مشکلات جامعه کمک کند (Brown & Ferris, 2004, p. 1).
ناصحی و شادپی (1387) امور خیریه را نوعی تعدیل ثروت و توزیع مجدد درآمد میدانند. آدام اسمیت[4] در همین ارتباط میگوید همۀ فعالیتهای بشری در راستای کسب سود و خویشتندوستی و توجه به منافع خویش نیست، حتی اگر هیچ سود و منفعتی جز لذت دیدن این خوشبختی نصیب وی نشود (Collard, 1978, p. 52).
مؤسسههای خیریه نهادهایی هستند که با تأمین منابع مالی و انسانی، خدمات نیکوکارانه را ارائه میدهند و مشکلات اجتماعی را برطرف میکنند. این مؤسسهها نقشی مهم در توسعۀ اقتصادی و اجتماعی دارند و ممکن است به عنوان عاملی اساسی در تحقق توسعۀ پایدار مطرح شوند. در حال حاضر، با توجه به افزایش نیازهای اجتماعی و اقتصادی، توسعۀ مؤسسههای خیریه به ضرورتی مهم تبدیل شده است. دولتها بهتنهایی قادر به تأمین تمام نیازهای جامعه نیستند و نیاز به همکاری با مؤسسههای خیریه رو به افزایش است. این مؤسسهها میتوانند به عنوان بازویی توانمند برای دولت عمل کنند و در راستای تأمین نیازهای جامعه فعالیت کنند. همچنین، مؤسسههای خیریه به عنوان یاران غمخوار افراد آسیبپذیر در جامعه نقشی مهم را ایفا میکنند و کمکهای اجتماعی و اقتصادی را به آنان ارائه میدهند. این کمکها ممکن است شامل ارائۀ خدمات بهداشتی، آموزشی، مسکن و غیره باشند که بهبود شرایط زندگی افراد آسیبپذیر را در پی دارند (حیدری، 1399)؛ از این رو، علاوه بر نقش اجتماعی، سازمانهای خیریه نقش اقتصادی نیز دارند و همانند یک سرمایهگذاری مطمئن محسوب میشوند. سه تعهد اصلی مسئولیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، سازمانهای خیریه را ملزم میکند تا همانند شرکتهای خصوصی، از ارزیابی عملکرد و نحوۀ مدیریت، میزان پاسخگویی و شفافیت در همۀ فعالیتها برخوردار باشند. بسیاری از کشورهای توسعهیافته در حال ارتقای جایگاه سازمانهای خیریه برای تسهیل امور دولت در برخی از تعهدات مالی سنگین نیز هستند (علیاصغری، 1391).
حاجیبابایی و رضایی (1402) در پژوهشی با عنوان «طراحی و تبیین مدل بومی توانمندسازی در سازمانهای مردمنهاد کسبوکارگرا»، شرایط علّی، زمینهای، مداخلهگر و راهبردها را در این زمینه بررسی کردهاند. نتایج به عوامل مختلف شامل شرایط علّی (عوامل مدیریتی و کلان سازمانی، عوامل اجتماعی و حمایتی، بازاریابی و اطلاعرسانی)؛ شرایط زمینهای (حوزههای جامعهمحور، حوزههای کسبوکارمحور)؛ شرایط مداخلهگر (عوامل درونسازمانی، عوامل برونسازمانی، توانمندسازی الکترونیک کارکنان، بسترسازی الکترونیک) و راهبردها (توسعۀ تجاری سمنها، اقدامات رسانهای، پشتیبانی، بنیادین) شناسایی و دستهبندی شدهاند.
شناسایی شیوههای تأمین و جذب مشارکت مالی برای سازمانهای خیریه و مردمنهاد یکی از پژوهشهایی بود که توسط رمضانی بیدگلی و روحانی (1397) انجام شده است و به 45 شیوۀ تأمین مالی برای خیریهها اشاره دارد که در نهایت، به 14 دسته و 4 شیوۀ بودجهای، درآمدزایی، همگون و ناهمگون تقسیم شدهاند.
در پژوهشی دیگر، کریمی دهناشی (1399) به منظور جلب مشارکتهای نیکوکاران در تأمین مالی بنیادهای خیریه، به یافتههای اقتصادی با عنوان تلنگر اشاره میکند. سه تلنگر پرکاربرد شامل «سادهسازی»، «ارائۀ بازخورد» و «استفاده از هنجارها» هستند که کمک میکنند تا علاوه بر بیشتر شدن پرداختهای نیکوکارانه، این کمکها استمرار یابند. تلنگرهای گفتهشده بر جلب مشارکت حامیان تکانشی تأکید دارند که عمدتاً کمکهایی کوچک میکنند. این گروه از حامیان بیشتر بر پایۀ شکلگیری احساسات لحظهای کمک میکنند.
همچنین، پژوهشی با عنوان «شناسایی مؤلفههای مدل کسبوکار اهدا به منظور تدوین فرایند تأمین مالی جمعی سازمانهای خیریه (مطالعۀ موردی: خیریههای ایرانی)»، مؤلفههای مختلف برای تأمین مالی مؤسسههای خیریه را مطابق الگوی کسبوکار استروالدر و پیگنیور[5] (1390) و با 9 شاخص مشتری، ارزش پیشنهادی، راههای ارتباطی، ارتباط با مشتری، جریان درآمدی، منابع کلیدی، فعالیت کلیدی، شرکای کلیدی و ساختار هزینه معرفی و در هر مرحله نکاتی را بیان میکند (رجبیفر و غنبر طهرانی، 1395).
پژوهشی با عنوان «پیشنهاد چارچوب الگوی کسبوکار برای سازمانهای غیرانتفاعی» انجام شده است که ادبیات استفاده از شیوهها و ابزارهای مدیریت انتفاعی توسعهیافته توسط سازمانهای غیرانتفاعی (NPOs)[6]، به ویژه با تمرکز بر الگوهای تجاری را بررسی میکند. در این مطالعه، یک چارچوب مفهومی الگوی کسبوکار سازمانهای غیرانتفاعی با 8 مطالعۀ موردی غیرانتفاعی برای کاربرد آن طراحی و آزمایش شده است، این مطالعه چارچوب الگوی کسبوکار را برای سازمانهای غیرانتفاعی به عنوان ابزار توصیفی، ارتباطی، تحلیلی و بصری مفید میداند. با توجه به کمبود مطالعهها در رابطه با این موضوع، این مقاله دانش مربوط به الگوهای کسبوکار غیرانتفاعی را با ارائۀ مروری بر ادبیات الگوهای کسبوکار در رابطه با سازمانهای غیرانتفاعی ارائه میکند و سپس، به تعریف عوامل مختلف الگوی کسبوکار سازمانهای غیرانتفاعی بسنده میکند Sanderse et al., 2020)).
مقالهای دیگر نیز با عنوان «بررسی الگوهای کسبوکار سازمانهای غیرانتفاعی» به نگارش درآمده است که هدف آن شناسایی ویژگیهای ویژۀ الگوهای کسبوکار در بخش غیرانتفاعی است و به پرسشهایی مانند اینکه سازمانهای غیرانتفاعی چقدر ارزش پیشنهادی خود را به مشتریان خود منتقل میکنند، چه چیزی آنها را از سایر سازمانهای غیرانتفاعی متمایز میکند و برای توسعۀ یک سازمان موفق و پایدار چه کاری انجام میدهند، پاسخ میدهد. این مطالعۀ تجربی 10 سازمان غیرانتفاعی کرواسی را پوشش میدهد. یافتهها برای درک عملکرد سازمانهای غیرانتفاعی کمککننده است و میتوان از آن به عنوان چارچوبی برای سیاستها و برنامههای ویژۀ با هدف توسعۀ سازمانهای غیرانتفاعی استفاده کرد. این پژوهش با استفاده از طرح پژوهش کیفی، قابلیت کاربرد مؤلفههای اصلی چارچوب الگوی کسبوکار برای سازمانهای غیرانتفاعی را ارزیابی میکند؛ در نتیجه، نویسندگان پیشنهادهایی را برای اصلاح مفهومی چارچوب الگوی کسبوکار ارائه میکنند که در ابتدا برای کسبوکارهای انتفاعی توسعه داده شده بود (Perić et al., 2020).
در مجموع، با توجه به اینکه پژوهشی جامع یافت نشد که این موضوع را بررسی کرده باشد و به دلیل جایگاه ارزشمند این فرهنگ بشردوستانه، ایجاد یک الگوی کسبوکار منحصر به سازمانهای خیریه امری مهم و ضروری به نظر میرسد، در پژوهش حاضر، الگوی فعالیت سازمانهای خیریه در شبکۀ جهانی طراحی شده است که این امر نوآوری اصلی پژوهش حاضر است.
در این پژوهش، اجزای الگوی کانواس[7] به دلیل جامعیت و فراوانی کاربرد در عرصۀ عمل مبنای کار قرار گرفت و چارچوب مصاحبه بر اساس آن تنظیم شد. رویکرد پژوهش کیفی است و با جهتگیری بنیادی و در منطق استقرایی با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شده است.
تحلیل مضمون یکی از فنون تحلیلی کیفی است که در پژوهشهای اجتماعی و علوم رفتاری به طور گسترده به کار میرود و با استفاده از آن، پژوهشگران میتوانند به شناختی بهتر و عمیقتر از دادههای کیفی خود دست یابند. این روش به آنها کمک میکند تا الگوها و تفاوتهای موجود در متن را شناسایی کنند و به فهمی بهتر از مفهوم و مضمون مطلب دست یابند. همچنین، آنها میتوانند نتایج خود را تفسیر کنند و الگوهای شناختهشده را توضیح دهند.
تحلیل مضمون ممکن است به صورت معیاری یا مفهومی انجام شود. در تحلیل مضمون معیاری، متن بر اساس معیارهایی مشخص بررسی میشود، مانند موضوعها، مفاهیم یا واژگان مشخص؛ در حالی که در تحلیل مضمون مفهومی، بدون نیاز به استفاده از معیارهای مشخص، برای درک و توصیف مضامین و الگوهای مفهومی در متن تلاش میشود.
با استفاده از تحلیل مضمون، پژوهشگران میتوانند به شیوهای جامع و دقیقتر به دادههای کیفی خود نگاه کنند و درکی بهتر از آنها داشته باشند. این روش به آنها کمک میکند تا نتایجی معتبر و قابل تفسیر را از پژوهشهای خود به دست آورند و به تحلیلهایی مؤثرتر دست یابند (عابدی جعفری و همکاران، 1390).
مضمون یک ویژگی تکراری و متفاوت در متن است که به پژوهشگران تجربه یا نکتهای ویژه و مهم را نشان میدهد (Attride-Stirling, 2001). در تحلیل مضمون، پژوهشگر علاوه بر اینکه معانی آشکار دادهها را گزارش میدهد، معانی و مفروضات را نیز استخراج میکند (Braun & Clarke, 2006).
رویکردهای کیفی بسیار متنوع، پیچیده و ظریف هستند و تحلیل مضمون باید به عنوان روشی اساسی برای تحلیل کیفی در نظر گرفته شود. تحلیل مضمون نخستین روش تحلیل کیفی است که پژوهشگران باید آن را فرا بگیرند؛ زیرا این روش مهارتهای اصلی را فراهم میآورد که برای اجرای بسیاری از روشهای دیگر تحلیل کیفی لازم هستند (داناییفرد و همکاران، 1391؛ Whelehan, et al., 2021؛ Liu, et al., 2020).
تحلیل قالب مضامین و تحلیل شبکۀ مضامین نیز از ابزارهایی هستند که معمولاً در تحلیل مضمون به کار میروند. قالب مضامین فهرستی از مضامین را به صورت سلسلهمراتبی نشان میدهد. شبکۀ مضامین نیز ارتباط میان مضامین را در نگارههایی شبیه شبکه نشان میدهد. فرایند تحلیل مضمون زمانی شروع میشود که تحلیلگر به دنبال شناخت الگوهایی از معانی و موضوعها در دادهها باشد؛ البته ممکن است این کار در طول جمعآوری دادهها اتفاق بیفتد. نقطۀ پایان این فرایند نیز تهیۀ گزارشی از محتوا و معانی الگوها و مضامین در دادهها است.
با توجه به روش تحلیل مضمون، برای آزمون روایی مصاحبهها از روایی محتوا استفاده شد و پرسشهای مصاحبه با مبانی نظری مرتبط با پژوهش مقایسه شدند و مقاربت و تشابه پرسشهای مصاحبه با مبانی نظری پژوهش مشخص شد. در رابطه با پایایی دادههای کیفی بهدستآمده از مصاحبهها، روش ارزیابی لینکلن و گوبا[8] (1985) استفاده شده است و ملاکهای اعتبار[9]، تأییدپذیری[10]، قابلیت اعتماد[11] و انتقالپذیری[12] بررسی شدند. برای بررسی اعتبار مصاحبه، از روش بررسی با اعضا استفاده شد. بر این اساس، در حین مصاحبه سعی شد تا اطمینان حاصل شود که آیا شرکتکنندگان با ادراک پژوهشگر از تمام حرفهایی که زدهاند موافق هستند یا خیر و اگر نظر تکمیلی دارند، آن را اعمال کنند. این کار در واقع به فرآیند مصاحبه اعتبار میبخشید. همچنین، با صرف زمان کافی برای انجام مصاحبهها، میزان موثق بودن دادههای پژوهش تا حدی قابل قبول افزایش داده شد. برای برآورد تأییدپذیری، فرآیند اجرای مصاحبه از سوی چند متخصص تأیید شد. برای ایجاد اطمینانپذیری، دادههای حاصل از انجام مصاحبهها مستندسازی شد. برای حصول از انتقالپذیری یافتههای پژوهشی نیز سعی شد تا اطلاعات کافی با بیان جزئیات در رابطه با اقدامات انجامشده در روند اجرای مصاحبه به خوانندگان پژوهش ارائه شود تا زمینه برای قضاوت دربارۀ کاربردپذیری یافتهها در محیطهای دیگر پژوهشی فراهم شود.
بعد از انجام مطالعه و بررسی مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش، مصاحبهشوندگان شناسایی شدند و برای یافتن پاسخ پرسش اصلی پژوهش، برای مصاحبه، گروههایی مختلف شامل مدیران، فعالان، پژوهشگران و سرمایهگذاران عرصۀ کسبوکار اینترنتی خیریهها انتخاب شدند. در انجام مصاحبهها، سعی شد تا تمرکز بیشتر به افراد مجرب و موفق این حوزه معطوف شود. انتخاب مصاحبهشوندگان بر اساس نمونهگیری نظری انجام شد و اشباع نظری حاصل شد؛ به این ترتیب که در نمونهگیری نظری، مصاحبه تا زمانی ادامه پیدا میکند که از مصاحبهشوندگان مفهوم یا مضمون جدید دیگری به دست نیاید. محدودیت زمانی پژوهش حاضر و اشباع نظری باعث شد تا با هشت نفر از بازیگران اصلی این بازار مصاحبۀ حضوری انجام شود.
معیارهای انتخاب خبرگان، داشتن اشراف اطلاعاتی و سابقۀ کاری در موضوع مدنظر است.
جدول 2. مشخصات و سوابق افراد مصاحبهشونده
Table 3. Profiles and records of the interviewees
ردیف |
مصاحبهشوندگان |
مدرک تحصیلی |
سابقۀ کار (سال) |
1 |
مدیر امور خیریۀ امام حسین (علیه السلام) در شبکۀ اینستاگرام |
پایۀ هشتم حوزۀ کاردانی کارگردانی |
10 |
2 |
مدیر خیریۀ آهو |
کارشناسی مهندسی عمران |
6 |
3 |
مدیر خیریۀ سایه |
کارشناسی ارشد مدیریت |
4 |
4 |
مدیر خیریۀ دونیت |
کارشناسی ارشد فناوری اطلاعات |
6 |
5 |
مدیر پژوهشهای بنیاد خیریۀ آلا |
دانشجوی دکتری |
5 |
6 |
مسئول واحد دانشبنیان قرارگاه پیشرفت و آبادانی |
دانشجوی دکتری |
8 |
7 |
مسئول اندیشکدۀ قرارگاه پیشرفت و آبادانی |
دکتری مدیریت |
12 |
8 |
مدیر مؤسسۀ خیریۀ ولینعمتان |
کارشناسی ارشد حقوق |
15 |
مرحلۀ اول در روش تحلیل مضمون گردآوری دادهها و اجرای آنها است. پس از انجام و ضبط مصاحبهها، ابتدا دادهها به صورت متنی درآمد و سپس، مطابق روش تحلیل مضمون مضامین استخراج شد. برای نمونه، در جدول 3، بخشی کوچک از متن مصاحبه و شناسهگذاریهای آن آمده است؛ البته در ادامۀ مقاله، توضیحات مربوط به هر قسمت از الگوی بهدستآمده مبتنی بر مضامین استخراجشده به صورت تفصیلی آمده است.
جدول 3. نمونهای از متن مصاحبه و تحلیل مضمون انجامشده
Table 3. Sample of interview text and thematic analysis
برای تأمین مالی در سازمان، ما از کسبوکارهایی کمک میگیریم که در بستر وب انجام میشوند تا به واسطۀ آنها بتوان هم تبلیغات انجام داد و هم برای تأمین مالی سازمان کمک گرفت. برای مثال، با کسانی که در فضای مجازی صاحب صفحه یا وبگاه هستند، با تبادل کردن در فضای مجازی تبلیغات میکنیم. علاوه بر تأمین مالی و تبلیغات، یکی از مواردی که با توجه به فضای مجازی و وبگاه انجام میشود، ارائۀ کارهای انجامشده و گزارشدهی به مردم است که بستری را فراهم کرده است که از طریق آن، مردم هم میتوانند کارهای انجامشده و انجامنشده را پیگیری کنند. |
استفاده از کسبوکارهای برخط برای تأمین مالی |
کسبوکارهای برخط |
روش درآمدی |
جریانهای درآمدی |
پیگیری کاربران وبگاه از گزارشهای به ثمر رسیدن برنامه |
صحتسنجی |
شیوۀ ارتباطی |
روابط با مشتریان |
|
تبادل کردن و تبلیغ با وبگاههای پرطرفدار |
کسبوکارهای برخط |
روش درآمدی |
جریانهای درآمدی |
|
یکی از موضوعهایی که توانسته است در منابع مالی ما کمککننده باشد، موضوع مهم مسئولیت اجتماعی سازمانهای دولتی و خصوصی است. امروزه، سازمانها، با توجه به اینکه رسیدگی به موضوعهای اجتماعی برایشان سودآور است، حاضر هستند مبالغی را تحت عنوان مسئولیت اجتماعی هزینه کنند. یکی از این بسترها سازمانهای خیریه هستند که اینگونه منابع را جذب میکنند. ما برای پیدا کردن مشتری از طریق تبلیغات و راههای ارتباطی مختلف با آنها ارتباط برقرار میکنیم. |
استفاده از موضوع مسئولیت اجتماعی شرکتها |
مشارکت شرکتها |
منابع درآمدی |
جریانهای درآمدی |
تبلیغات |
جذب مشتری |
تبلیغات |
روابط با مشتریان |
|
یکی از ویژگیهای کار ما این است که وبگاه را با استفاده از منابع خیریه اداره نمیکنیم و خود وبگاه هزینهاش را به دست میآورد و این طور نیست که ما بخواهیم از منابع خیریه صرف وبگاه بکنیم. هرچند هزینههای وبگاه زیاد است، این هزینهها را با استفاده از منابعی تأمین میکنیم که متفاوت از منابع خیریه هستند. |
ادارۀ وبگاه با ساختار تجارت نه خیریهای |
استقلال |
استقلال |
ارزش پیشنهادی |
هزینۀ ثابت خدماتدهندۀ سالی |
خدماتدهنده |
هزینههای عملیاتی |
هزینهها |
شبکۀ مضامین بهجای اینکه خود تحلیل را شکل دهد، به عنوان ابزار تحلیلی عمل میکند. این شبکه برای تعمیق درک پژوهشگر از معانی متنی، امکان توصیف مضامین مشتقشده و شناسایی الگوهای زیربنایی آنها استفاده میشود (عابدی جعفری و همکاران، 1390).
شکل 1. شبکۀ مضامین
Figure 1. Network of themes
پس از روشن شدن پرسش اصلی پژوهش و انتخاب روش مصاحبه برای جمعآوری دادهها، از روش تحلیل مضمون برای شناسهگذاری مضامین پایه، سازماندهنده و فراگیر استفاده شد. سپس، شبکۀ مضامین مستخرج از مصاحبهها به دست آمد. اکنون، ناظر به شبکۀ مضامین استخراجشده، توضیحاتی در رابطه با الگوی کسبوکار اینترنتی مؤسسههای خیریه داده میشود که به دست آمده است. همانطور که بیان شد، پژوهش حاضر دارای 10 مضمون فراگیر، 51 مضمون سازماندهنده و 353 مضمون پایه است.
الگوی زیر نتیجۀ نهایی تحلیلهای انجامشده است که با توجه به چینش نظاممند مضامین استخراج شد. این الگو نشاندهندۀ رابطۀ بین مضامین فراگیر در پژوهش حاضر است که با توجه به نظرات خبرگان، علاوه بر 9 مؤلفۀ الگوی بوم کسبوکار، با اضافه کردن مؤلفهای دیگر به نام محیط، آن را توسعه داده و متناسب با فضای کسبوکار خیریه در ایران بومی کرده است.
شکل 2. الگوی نهایی پژوهش
Figure 2. The final research model
در ادامه، بخشهای چهارگانۀ اصلی الگو شرح داده میشوند:
با توجه به الگوی بهدستآمده، کسبوکارها ابتدا باید دربارۀ منابع راهبردی و مدیریتی خود تصمیمگیری کنند. این تصمیمگیری شامل چهار محور عمده با عناوین ارزش پیشنهادی، فعالیت اصلی، شرکای کلیدی و منابع اصلی است.
ارزش پیشنهادی در الگوی کسبوکار چیزی بیشتر از توصیف محصولات و خدمات است. در واقع، این ارزش راهحلی ویژه است که یک کسبوکار به مشتریان ارائه میدهد و با آن برای مشتریان مزیت ایجاد میکند و به برطرف شدن نیازهای مشتریان منجر میشود. با تعیین و شناسایی این ارزشها، یک کسبوکار میتواند به طرزی مؤثرتر بازارهای هدف خود را هدایت کند و به نیازهای واقعی مشتریان پاسخ دهد. این موضوع در تدوین راهبردها و تعیین جهتهای کلی کسبوکار نیز بسیار حیاتی است.
بر اساس تحلیل مضمون، 12 مضمون سازماندهنده ذیل ارزشهای پیشنهادی الگوی کسبوکار اینترنتی خیریهها قرار گرفتند. ارزشهای پیشنهادی الگوی کسبوکار اینترنتی خیریهها عبارتاند از: استقلال سازمانهای خیریه و عدم وابستگی زیاد به دولت، اشتغالزایی و کارآفرینی در راستای محرومیتزدایی و ارتقای اقتصادی خانوارهای تحت پوشش، بهرهبرداری از پویایی الگوهای کوچک و آسیبپذیری کمتر این نمونهها، تسهیلگری، حمایت و پشتیبانی، خدمات عمومی (اموری که سازمانهای خیریه در حوزههای اجتماعی و عمومی میتوانند در آنها مؤثر باشند، مانند پیشگیری و درمان بیماریهای مختلف مانند سرطان و بحرانهایی که ممکن است دامنگیر خانوادهها شوند)، شبکهسازی، شفافیت، عدالت اجتماعی، محرومیتزدایی، مردمیسازی و واسطهگری.
الگوی کسبوکار اینترنتی خیریهها برای محرومان به عنوان گروهی از مشتریان و برای خیران از سوی دیگر، ارزشهای پیشنهادی مناسب و مطلوبی را ارائه میدهد که انگیزۀ آنها را برای مشارکت در امور خیر تقویت میکنند.
در الگوی کسبوکار، فعالیتهای اصلی نشاندهندۀ مهمترین اقدامات لازم برای عملکرد درست هستند. در هر الگو، فعالیتهای کلیدی جالب توجه هستند. در پژوهش حاضر، 5 مضمون سازماندهنده شناسایی شدند که ناظر به فعالیتهای کلیدی در الگوی اینترنتی کسبوکار خیریهها هستند. این 5 مضمون عبارتاند از:
هر الگوی کسبوکار نیازمند منابع اصلی و کلیدی است که امکان ایجاد و ارائۀ ارزش پیشنهادی به بازارها را فراهم میکنند. در الگوی کسبوکار اینترنتی، مهمترین منابع اصلی عبارتاند از: منابع مربوط به ارزشهای پیشنهادی، منابع مرتبط با مسیرهای توزیع، منابع مرتبط با ارتباط با مشتریان، منابع مربوط به ایجاد جریانهای درآمد و منابع قابل جذب و تخصیص. بر اساس مصاحبههای تحلیلشده، 6 مضمون سازماندهنده شناسایی شدند که با منابع اصلی در الگوی کسبوکار اینترنتی خیریهها مرتبط بودهاند. ارتباطات و اعتماد از مهمترین منابع اصلی الگوهای کسبوکار اینترنتی خیریهها هستند که به نوعی پایه و اساس الگو هستند. از دیگر منابع کلیدی که جزء منابع ملموس در الگوی کسبوکار اینترنتی است، میتوان به پایگاه داده اشاره کرد که شامل طراحی سکو، قابلیت گزارشگیری و قابلیت ثبت اطلاعات است. فرآیندهای مشخص نیز دیگر از منابع مهم الگوهای کسبوکار اینترنتی مؤسسههای خیریه هستند. فضای مجازی و بستر فناوری ارتباطات نیز از دیگر منابع اصلی به منظور ارائۀ خدمات محسوب میشوند. نیروی انسانی یکی دیگر از منابع کلیدی در الگوی کسبوکار اینترنتی خیریهها است. توانمند، دلسوز و باتجربه بودن از مهمترین مشخصات نیروی انسانی برای راهاندازی کسبوکارهای اینترنتی خیریهها به شمار میروند.
در بحث شرکای کلیدی، باید مشخص شود کدام افراد و سازمانها میتوانند به عنوان شرکای کلیدی ما در الگوی کسبوکار عمل کنند. تأمینکنندگان کلیدی نیز افراد یا سازمانهایی هستند که منابع و خدمات اساسی را برای ما فراهم میکنند.
3 مضمون سازماندهندۀ شرکای کلیدی در الگوی کسبوکار اینترنتی خیریهها که بر اساس تحلیل مضمون مصاحبهها شناسایی شدند، عبارتاند از:
همکاری: مضمون بعدی که در بحث شرکای کلیدی مدنظر قرار میگیرد همکاری است که فعالیتهایی همچون: 1-تبادل اطلاعات و تعامل با سازمانهای مشابه مانند کمیتۀ امداد امام خمینی (رحمتالله علیه)، سازمان بهزیستی کشور، ادارۀ کار و سازمان فنیوحرفهای، 2-تسهیل مباحث حقوقی، 3- ارتباط با محرومان از طریق معتمدان محل، 4-نیازسنجی محرومان از طریق امامهای جماعات، 5-جمعآوری اطلاعات محرومان توسط امامهای جماعات، 6-همکاری با سازمانهای دولتی در برخی از طرحها بهجای شراکت و 7-گرفتن اطلاعات بیماران از بنیاد امور بیماریهای خاص را شامل میشود.
با توجه به تصمیمگیری پیشین در رابطه با منابع راهبردی و مدیریتی، حال، صاحبان کسبوکار باید دربارۀ منابع بازاریابی خود بیندیشند. در این مرحله از طراحی کسبوکار که بخش حساس الگو نیز به شمار میرود، باید دربارۀ مشتریان، روابط مشتریان و مسیرهای توزیع تصمیمگیری شود.
مشتریان در الگوی کسبوکار شامل سازمانها یا افرادی میشوند که شرکت ما میخواهد به آنها خدمتی را ارائه دهد. به عبارت دیگر، در بخش مشتریان، منظورمان این است که ما برای چه کسانی ارزش خلق میکنیم؟ مهمترین مشتریان ما چه کسانی هستند؟ سازمانهای خیریه به چه کسانی بیشتر خدمت ارائه میدهند؟ (امکانات را به چه کسی عرضه میکنند؟).
بر اساس تحلیل مضمون مصاحبههای انجامشده، 8 مضمون سازماندهنده ناظر به مشتریان در الگوی کسبوکار اینترنتی استخراج شدند که عبارتاند از: ایتام، بیماران خاص، حاشیهنشینان، خیران، خیریهها، صاحبان طرح، عامۀ مردم و محرومان.
عنصر ارتباط با مشتری یا روابط با مشتریان به معنای ورود یک مؤسسه یا شرکت به بازار، پیدا کردن مشتریان و برقراری ارتباط با آنها است. برای این کار باید تعیین کنیم هر بخش از مشتریان ما چه نوع ارتباطی را انتظار دارد و کدام روابط ایجاد شدهاند. این ارتباطات باید با سایر اجزاء و عناصر الگوی کسبوکار هماهنگ شده باشند. نحوۀ تعامل و ارتباط ما با مشتریان چگونه است؟ چه نوع روابطی را ایجاد کردهایم؟ آیا این روابط مستمر یا مقطعی هستند؟
با تحلیل مضمون مصاحبهها، مؤلفههای مرتبط با روابط به مشتریان در الگوی کسبوکار اینترنتی خیریهها در ذیل 4 مضمون سازماندهنده قرار گرفتند که عبارتاند از:
مسیرهای توزیع، در واقع، واسطههایی هستند که یک شرکت و مشتریان آن را به هم متصل میکنند. برای شفافسازی این مسیرها، لازم است نکات زیر را توضیح دهیم: بخشهای مختلف مشتریان کدام مسیرها را برای دسترسی به ما ترجیح میدهند؟ چگونه میتوانیم این مسیرها را با روال روزانۀ زندگی مشتریان هماهنگ کنیم؟ نحوۀ توزیع و ارائۀ خدمات خیریه به افراد مستحق چگونه است؟ و چگونه میتوان فضای مجازی را به عنوان یک ابزار کمکی در این زمینه به کار برد؟
با تحلیل مصاحبهها، 3 مضمون سازماندهنده شناسایی شدند که با مسیرهای توزیع مرتبط هستند. این 3 مضمون عبارتاند از:
پایگاه داده: یکی از مسیرهای توزیع، پایگاه داده است. وبگاهها فضایی را در اختیار مشتریان قرار میدهند تا آنها بتوانند از فضای وبگاه استفاده کنند. برخی از نکاتی که در زمینۀ پایگاه داده مدنظر قرار میگیرند شامل جذب حمایت مالی، تولید برنامههای گوشی همراه و ... هستند.
روشهای ارتباطی: روشهای ارتباطی دیگر مضمون سازماندهندۀ این بخش است که ناظر به روشهای ارائۀ خدمات به مشتریان است؛ برای مثال، تسهیل حملونقل به معنای اینکه موانع را برداریم. گروههای مرجع اجتماعی نیز از دیگر روشهای ارتباطی است که به کار میرود.
فضای مجازی: فضای مجازی به عنوان یکی از مسیرهای ارتباطی در الگوی کسبوکار اینترنتی شناخته میشود که به بهبود خدمترسانی، شفافیت، نظم، دقت، آموزش مستمر، مدیریت کلان و ... منجر میشود.
در گام سوم، صاحبان کسبوکار باید به فکر منابع مالی باشند. هزینهها و جریان درآمدی دو محوری هستند که باید دربارۀ آنها تصمیمگیری شود.
ساختار هزینهها به طور کامل تمام هزینههایی را تشریح میکند که برای اجرای یک الگوی کسبوکار لازم هستند. این جزء مهمترین هزینههایی را توضیح میدهد که هنگام اجرای یک الگوی کسبوکار مشخص پدید میآیند.
با تحلیل مصاحبهها و طبقهبندی مضامین پایه، 4 مضمون سازماندهنده شناسایی شدند که با هزینهها در الگوی کسبوکار اینترنتی مؤسسههای خیریه مرتبط هستند.
مضمون سازماندهندۀ اول ناظر به صرفهجویی در هزینهها است. به عبارت دیگر، انجام فعالیت خیریه در فضای مجازی باعث صرفهجویی در هزینههای ستادی و صفی الگوی کسبوکار خیریهها میشود. این صرفهجویی از طریق فضای مجازی انجام میشود که به بهبود روشهای دریافت کمک خیران بدون اتلاف منابع منجر میشود و بهرهوری خیریهها را بهتر و بیشتر میکند.
دومین نکته در رابطه با هزینهها بحث محل هزینهکرد است که باید شناسایی شود. محل هزینهکرد در امور خیریه باید به صورت دقیق مشخص و معین شود.
سومین مضمون سازماندهندۀ ذیل هزینهها در الگوی کسبوکار اینترنتی هزینههای جاری است. هزینههای جاری در الگوی کسبوکار اینترنتی خیریهها شامل هزینههای نیروی انسانی، بیمه، هزینههای پژوهش، هزینههای اداری، مالیات، هزینۀ ایاب و ذهاب و ... میشوند.
چهارمین و آخرین مضمون سازماندهندۀ مرتبط با هزینهها، هزینههای عملیاتی است که ناظر به راهاندازی کسبوکار اینترنتی خیریه است. هزینۀ پایگاه داده، هزینۀ خدماتدهنده و هزینۀ طرحهای توسعهای از جملۀ این هزینهها در الگوی کسبوکار اینترنتی خیریهها هستند.
اگر مشتریان به مثابۀ قلب الگوی کسبوکار باشند، جریانهای درآمدی را میتوان شریانهای آن نامید. برای موفقیت، شرکت باید بپرسد هر بخش مشتری واقعاً برای چه ارزشی به پرداخت پول تمایل دارد و از مشتریان بپرسد واقعاً برای چه ارزشی به پرداخت پول تمایل دارند. هر جریان درآمدی سهمی از کل درآمدها را از راههای مختلف به خود اختصاص میدهد. فضای مجازی هم میتواند در این امر کمک کند. با تحلیل مصاحبهها، 3 مضمون سازماندهندۀ مرتبط با جریان درآمدی شناسایی شدند که عبارتاند از:
ابزارهای درآمدی: ابزارهای درآمدی که در الگوی کسبوکار خیریهها استفاده میشوند عبارتاند از: یواساسدی[13]، وبگاه، فضای مجازی و ... .
روشهای درآمدی: روشهای درآمدی در الگوی کسبوکار اینترنتی خیریهها عبارتاند از: مشارکت خیریه، کسبوکارهای برخط، تأمین مالی جمعی، تعرفۀ خدمات و ... .
منابع درآمدی: منابع درآمدی کسبوکارهای اینترنتی خیریهها که از مصاحبهها استخراج شدند عبارتاند از: کمک خیران، پایداری منابع درآمدی، حامیان مالی، سود طرحها، جذب سرمایۀ اولیه، مشارکت شرکتها، بازارچۀ خیریه، کمکهای مردمی و ... .
در حین مصاحبهها، همانطور که گفته شد، مضامینی بودند که ذیل هیچ کدام از مؤلفههای الگوی کسبوکار گنجانده نمیشدند. این مضامین بیشتر با موانع و محدودیتهای محیط و نهادهای سیاستگذار مرتبط هستند که در قالب 3 مضمون سازماندهنده طبقهبندی شدند که عبارتاند از:
ضعف قانونگذاری: نبود قانون در رابطه با برداشت از سود خیریه، عدم صدور مجوز برای خیریۀ کارآفرین، نیاز به دستکم 600 میلیون تومان برای اخذ مجوز خیریه و عدم وجود قوانین شفاف در امور خیریه از جملۀ ضعفهای قانونی و حقوقی مرتبط با خیریهها هستند که برای کسبوکارهای اینترنتی خیریهها محدودیت ایجاد میکنند.
ضعف مدیریتی: عدم وجود مدیریت واحد برای خیریهها در کشور و تعدد سازمانهایی که میتوانند به خیریهها مجوز دهند از جملۀ ناهماهنگیها و ضعفهای مدیریتی کلان محسوب میشوند که خیریهها با آنها مواجه هستند و برای کسبوکارهای اینترنتی مانع ایجاد میکنند.
عدم نظارت: عدم نظارت بر امور خیریهها یکی دیگر از محدودیتهای محیطی است که ذیل آن محدودیتهایی همچون احتمال وجود کلاهبرداری توسط افراد سودجو به دلیل عدم نظارت دولت و عدم بازرسی بر امور خیریهها قرار دارند که باید برای رفع آنها اقدام کرد.
پژوهش حاضر در پاسخ به پرسش اصلی که عبارت است از: الگوی کسبوکار اینترنتی در سازمانهای خیریه چگونه است؟ با مصاحبههای نیمهساختاریافته با خبرگان این حوزه انجام شد. پس از آن، با استفاده از تحلیل مضمون، تمام مصاحبهها مرور و مضامین آنها استخراج شدند که شامل 353 مضمون پایه، 51 مضمون سازماندهنده و 10 مضمون فراگیر هستند. الگوی کسبوکار اینترنتی خیریهها بر اساس الگوی 9مؤلفهای کسبوکار معروف شامل ارزش پیشنهادی، فعالیت اصلی، منابع اصلی، شرکای کلیدی، مشتریان، روابط با مشتریان، مسیرهای توزیع، هزینهها و جریانهای درآمدی به دست آمد و همچنین، مؤلفۀ محیط و محدودیتهای محیطی به عنوان یکی از ابعاد جدید به الگوی کسبوکار خیریهها اضافه شد. برای هر یک از این مؤلفهها، مطابق مضامین بهدستآمده، توضیحاتی ارائه شد و مضامین سازماندهنده در هر کدام به طور مختصر شرح داده شدند.
پس از بررسی پیشینۀ پژوهش، مشخص شد مقالۀ حاضر با پژوهشهای پیشین تفاوت دارد. این تفاوت در ایجاد چارچوبی جدید برای جمعآوری کمکهای مالی در سازمانهای خیریه در فضای شبکۀ جهانی (اینترنت) است که نوآوری اصلی پژوهش حاضر محسوب میشود و باعث میشود مقالۀ کنونی به طرزی منحصربهفرد از پژوهشهای پیشین متمایز باشد. این چارچوب جدید به سازمانهای خیریه امکان میدهد تا به صورت مؤثرتر و کارآمدتر کمکهای مالی را جمعآوری کنند. برخلاف پژوهشهای گذشته که بیشتر بر روشهای سنتی و غیربرخط متمرکز بودند، پژوهش حاضر در فضای شبکۀ جهانی تحلیل و بررسیهایی را انجام داده و الگویی جامع و نوآورانه را برای فعالیتهای خیریه در شبکۀ جهانی ارائه کرده است. این الگو به عنوان راهنمایی عملی برای سازمانهای خیریه استفاده میشود و به بهبود عملکرد و افزایش بهرهوری آنها کمک میکند.
برخی از مهمترین پیشنهادهای عملیاتی و اجرایی که میتوان برای ایجاد و گسترش کسبوکارهای اینترنتی از آنها استفاده کرد، عبارتاند از:
این اقدامات به عنوان بخشی از یک راهکار جامع، میتوانند به بهبود مدیریت و افزایش اعتماد عمومی به خیریههای اینترنتی کمک کنند و در نتیجه، امکان رشد و گسترش پایدارتر این نوع کسبوکارها را فراهم آورند.
موضوعی دیگر که در مدیریت خیریهها و کسبوکارهای اینترنتی مطرح است، لزوم بهرهگیری دولتها از ابزارها و سازکارهای نظارتی بهروز و متناسب به منظور نظارت بر امور کسبوکارهای اینترنتی خیریهها برای افزایش شفافیت و کاهش خطرهای فساد و سوءاستفاده است. این اقدامات میتوانند به استانداردسازی فعالیتهای خیریههای اینترنتی کمک و اعتماد عمومی به این نوع سازمانها را تقویت کنند.
[4] .Adam Smith
[5] .Osterwalder & Pigneur
[9]. Credibility
[13] USSD