نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
Prelude
The information available in the world and in Iran shows that charitable actions have become a pervasive feature in public culture, but the lack of a model for prioritizing beneficence actions has made these actions less effective. Based on this, the current research aims to examine the models designed to prioritize other matters. This review may help to design a model for prioritizing beneficence actions. The research literature in Iran shows that some of these researches have designed models for prioritizing affairs, but they have not designed any model for prioritizing beneficence actions. Therefore, the main purpose of this research is systematic study of the researches that designed models for prioritization and the research question is: What possibilities has the existing research literature in Iran provided for the design of the model of prioritizing beneficence actions? Of course, we have faced limitations such as access to all research, and searching for other academic disciplines effective in model design.
Research methodology
The present research has used a systematic review method to study the research literature. The current research techniques are Close-in technique (concepts close to each other), and Far-out technique (concepts far from each other). These two are among the systematic approach techniques. Also, the technique of Flip-flop technique, which is one of the techniques of Grounded theory, has been used. The sample size is 167 cases from foreign and domestic research literature and the sampling method is purposeful. 20 cases of charities prioritization models have also been reviewed. The criteria for choosing these charities are defined indicators. Researches have been examined that have designed the pattern of prioritization.
Research findings
In the final stage of the systematic review of the experimental research literature, the following problems were extracted:· Some of the research literature lacks an interdisciplinary model. Meanwhile, other economic, cultural, social, and political indicators should be considered in order to prioritize matters. Therefore, to design the prioritization model, an interdisciplinary approach should be taken so that other dimensions are included in the model.· In some of the research's literature, the prioritization indicators are taken from other foreign researches and these indicators are not proportional to the local and domestic conditions of Iran. Therefore, to design a model for prioritizing beneficence actions in Iran, local indicators should be used.· In some research's literature, proportional methods have not been used to design each part of the model. In other words, the design of the prioritization model has different levels. Therefore, it is not possible to implement all these levels with one method. As a result, a variety of methods should be used to design a model for prioritizing beneficence actions.In the diagram below, we have categorized the patterns of prioritization by other researchers according to two criteria. These two criteria are: index- oriented, method- oriented.
Discussion and conclusion
Based on the chart above, the conducted researches can be divided into two general types, index- oriented and method- oriented. However, these divisions are only ideal types. Researches that are index-oriented have emphasized on the indicators for prioritizing matters and have not paid attention to the methods of evaluating and measuring the indicators and method-oriented researches have ignored the prioritization indicators and have focused only on the methods of prioritizing matters. According to the aforementioned findings, the methodological relationalism should be used in future research. This methodological approach emphasizes pluralism in contrast to methodological exclusivity. The second necessity is that future research should be based on the multiplicity of different academic disciplines. In other words, it is necessary that these researches use different expertise in the expert panel in the design of criteria for prioritizing matters. The third necessity is that indexing should be done according to local conditions. In other words, the scales and indicators of prioritization should be designed based on local conditions. Based on the current research question, the existing researches in Iran provide a picture of how to design prioritization models. The aim of the present research was to obtain the accumulated knowledge about the patterns of prioritization of affairs. And based on this goal, if the above-mentioned three necessities are considered in future research, useful models for prioritizing beneficence actions can be achieved.
Acknowledgments
Ala Research Institute provided the necessary facilities in conducting this research, so we thank this research institute for its cooperation.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
آمارها و اطلاعات موجود نشان میدهد که اقدامات خیرخواهانه به خصیصهای فراگیر در فرهنگ عمومیِ جهان کنونی بدل شده است؛ «به ترتیبی که گزارش سازمانهای غیردولتی جهان در سال 2017، ارزش ناخالص ایجادشده توسط سازمانهای مردمنهاد در سراسر جهان را حدود 2800 میلیارد دلار برآورد کرده است که معادل تولید ناخالص پنجمین اقتصاد جهان میباشد» (طیبنیا و همکاران، 1399: 11). در ایران نیز «قدمت تأسیس ساختارهای اداری برای اقدام خیر به 1100سال پیش و به سال 875 میلادی بازمیگردد... اولین ارجاعات تاریخی به اقدام خیر ثبتشده، مربوط به آیین زرتشت میباشد که با ورود اسلام، باتوجهبه نگاهی معنوی به این امر، پیرنگی اسلامی گرفته است» (همان: 52). هرچند که مطلقاً نمیتوان اهتمام به اقدامات خیر را به حوزۀ دینداری محدود کرد و آن را صرفاً به دینداران نسبت داد. بهرغم گستردگی و تنوع فعالیتهای خیرخواهانه توسط افراد و خیریهها و سمنها، آنچنانکه انتظار میرود این اقدمات اثربخشی لازم را نداشتهاند. یکی از عوامل اثربخش نبودن فعالیتهای نیکوکارانه به فقدان ساماندهی اقدامات خیر در عرصۀ سیاستگذاری مربوط میشود. بنابراین، میتوان گفت کاهش اثربخشی اقدامات خیر، به نبود سازوکارها و مدلهایی برای اولویتبندی نیازهایِ موجود جهت اقدام برای رفع آنها در حوزۀ خیرخواهی باز میگردد. پژوهشهای صورتگرفته و همچنین مکانیسمهایی که خیریهها برای مددرسانی از آن استفاده میکنند، نشان میدهد از الگو و مدل دقیقی برای اولویتبندی اقدامات خیر پیروی نمیشود. معمولاً کمکها فقط برای برطرفکردن برخی نیازها بهویژه نیازهای کلیشهای (جهیزیه، توزیع غذا، پوشاک یا درمان) صورت میگیرد. برهمیناساس پژوهش حاضر درصدد است که با مطالعۀ مدلهای طراحیشده جهت اولویتبندی سایر امور، بستری را برای طراحی مدل اولویتبندی اقدامات خیر فراهم کند. هدف اصلی این پژوهش، مطالعۀ نظاممند پژوهشهای صورتگرفته، با محوریت طراحی مدلهای اولویتبندی است تا پایهای برای ایدهپردازی تحقیقاتی درخصوص طراحی مدل اولویتبندی اقدامات خیر فراهم آید ودر اختیار محققان و سیاستگذاران برای ساماندهی امر خیر قرار گیرد.
نگاه تشریفاتی به بررسی پیشینۀ تحقیقاتی یا بیتوجهی به اهمیت و ضرورت دستیابی به یک چشمانداز مطالعاتی سبب شده است در حوزههای موضوعیِ مشابه یا مشترک، چند آسیب بهشکلی متراکم بر زیست علمی- اجرایی کشور وارد شود. از منظر آسیبشناسیِ مطالعاتی یکی از این مخاطرات، موازیکاریهای متعدد است. بهعبارتی بیخبری از دانش انباشتی موجود دربارۀ یک موضوع سبب شده است ظرفیتهای بیشماری صرف مطالعاتی شود که قبلاً سایر محققان انجام دادهاند و این امر به بازتولید یافتههای مشابه و اتلاف وقت و انرژیِ محققان و مؤسسات تحقیقاتی منجر شده است. دومین آسیب از ناحیۀ بیتوجهی به مطالعات پیشینه، تکرار کاستیها و ضعفهایی است که در مطالعات پیشین رخ داده است. طبیعتاً تحقیقات پیشین کاستیهایی دارند که ارزیابی و بررسی آنها میتواند مانع از تکرار آنها شود که بیتوجهی به اهمیت و ضرورت مطالعات پیشینه میتواند به تکرار همان ایرادها در تحقیقات بعدی منجر شود و یک تسلسل باطل را رقم بزند. درنتیجه، تحقیق حاضر باتوجهبه آسیبهای یاد شده تلاش دارد تا از تلقی تشریفاتی نسبتبه مطالعۀ پیشینه عبور و برداشت عرَضی و جنبی نسبتبه آن را تحدید کند. نکتۀ مهم آنست که افزون بر دانش انباشتیِ موجود در حوزۀ طراحی الگوهای اولویتبندی، تجربیات انباشتیِ درخورتوجهی نیز در این زمینه وجود دارد که توجهنکردن به آنها نیز میتواند آسیبهای مشابهی را پدید آورد.
ازآنجاییکه دپارتمانهای متعددی ساختارهایی الگومند از اولویتبندی امور را طراحی و ارائه کردهاند، پژوهش حاضر به مطالعۀ چارچوب نظری و روشیِ پنج دپارتمان، مطالعۀ تجربیات سازمانی و نهادی، و مطالعۀ کلانروندهای خیریهها اقدام کرده است تا الگوهای احتمالاً موجود در این رشتههای آکادمیک، تجربیات اجرایی و کلانروندها را استخراج کند و از آنها ایدههایی را برای طراحی الگویی مستقل و بدیع اقتباس کند. بههمینمنظور به مجموعه اقداماتی دست زده که نمودار (1) روایت بصری آن است.
ترتیبات عملی مطالعۀ پیشینۀ تجربی و تحقیقاتی جهت استخراج خطوط اصلی الگوی اولویتبندی |
2- انتخاب روش مطالعۀ پیشینه
|
3- انتخاب معیارهای مطالعۀ پیشینه
|
4- انتخاب معیارهای نمونهگیری از مطالعات پیشینه (دامنۀ مورد جستجو)
|
الف)روش مروریِ سیستماتیک ب)تکنیک مقایسۀ قریب و بعید، و وارونهسازی
|
8- استخراج مطالعات پیشینه
|
9- انتخاب معیارهای دستهبندیِ الگوهای اولویتبندی در مطالعات پیشینه |
10- استخراج الگوهای اولویتبندی در مطالعات پیشینه |
الف) ویژگیهای روششناختیِ مرتبط با هدف تحقیق حاضر. ب) ویژگیهای موضوعیِ مرتبط با هدف تحقیق حاضر
|
الف)تحقیقاتی که مستقیماً به اولویتبندی امور در ایران پرداختهاند.ب) تحقیقاتی که چارچوبهایی را برای تفکر دربارۀ اهداف مطالعه فراهم میآورند. |
7- انتخاب روش نمونهگیری از مطالعات پیشینه
|
نوع نمونه: 5کتاب، 138مقاله، 24گزارش. نمونهگیری متوالی:شبکهای. حجم نمونه 167موردِ خارجی و داخلی: 51 مورد مربوط به رشتۀ مدیریت، 40 مورد مربوط به رشتۀ برنامهریزی شهری، 49 مورد مربوط به رشتۀ جامعهشناسی، جمعیتشناسی و پزشکی اجتماعی علوم پزشکی. همچنین 7 مورد مربوط به تجربۀ دولتی یا سازمانی در تدوین الگوی اولویتبندی که با روش هدفمند نمونهگیری شده اند و 20 مورد نیز مربوط به کلانروندهای خیریهها، بنابر ویژگیهای تحت شاخص و با نمونهگیری هدفمند.
|
6- انتخاب رشتههای دانشگاهیِ دارای پیشینۀ مرتبط
|
الف)برنامهریزی شهری؛ ب) مدیریت؛ ج) جامعهشناسی؛ د)جمعیتشناسی؛ ه)پزشکی اجتماعی (علوم پزشکی)
|
5- انتخاب معیارِ نمونهگیری از رشتههای دانشگاهی دارای پیشینۀ مرتبط
|
ذخیرۀ دانش تیم تحقیق
|
الف) مشخصکردن چارچوب مطالعاتِ پیشینه براساس بعد روشی و بعد موضوعی.ب) واردکردن یا حذف مطالعات براساس ارزیابی کیفیت مطالعات.ج) استخراج و پایش مناسب و مستمر یافتهها (مقایسۀیافتهها).د) ترکیب دادهها (دستهبندی یافتهها).
|
الف) روشسازی؛ ب)شاخصسازی
|
الف) روشمحور، با شاخصهای ازپیشموجود ب) شاخصمحور، با روشهای ازپیشموجود
|
1- تعیین هدف از مطالعۀ پیشینه
|
الف) آشنایی با الگوهای اولویتبندیِ در پیشینه.ب) آشنایی با سنخهای اولویتبندی جهت ایجاد حساسیت نظری و روشی.ج) استفاده از ادبیات فنیِ پیشینه برای استفادۀ ایدهپردازانه برای مطالعات پسینی.د) توسعۀ معرفت درخصوص دامنۀ موضوعیِ تحقیق حاضر
|
11- ارزیابی انتقادی مطالعات پیشینه |
12- جانمایی تحقیقات مورد نیاز در منظومۀ مطالعات پیشینه |
الف) فقدان رویکرد سیستماتیک برای اولویتبندی امور.ب) فقدان رویکرد بومی در طراحی الگوی اولویتبندی امور در برخی از مطالعات و فقدان رویکرد بومی در طراحی شاخصهای اولویتبندی امور در دیگرمطالعات.ج) تقلیل روشی در حصول الگوی نهاییِ روششناختی برای اولویتبندی امور
|
ترسیم نقشۀ پیشینه |
نمودار1: ترتیبات عملی مطالعۀ پیشینه
Chart 1: Practical arrangement of background study
2-روششناسی مطالعۀ پیشینۀ تجربی و تحقیقاتی
مرور پیشینه بنابر عرف رایج در محیطهای آکادمیک عمدتاً به مأخذشناسی تقلیل داده میشود؛ زیرا عموماً مطالعاتی از پیشینه، بدون ارتباط با یکدیگر و بدون سنخبندی ارائه میشود، ضمن اینکه عمدتاً از روش خاصی برای مطالعۀ پیشینه پیروی نمیشود. برهمیناساس، تحقیق حاضر تلاش داشته است تا مطالعات پیشینه را به ترتیبی روشمند مطالعه کند. بهاینمنظور، ضمن انتخاب روشی مشخص برای مطالعۀ پیشینه، به نمونهگیری از مطالعات پیشینه بنابر شیوههای مشخص نمونهگیری اقدام کرده و علاوهبر تعیین اهدافی مشخص جهت مطالعۀ پیشینه، معیارهایی را برای دستهبندی این مطالعات در نظر گرفته و درنهایت، نقشهای از این مطالعات را ترسیم و تحقیقات موردنیاز را در بطن آن جانمایی کرده است.
1-2-روش مطالعه و بررسی پیشینۀ تجربی و تحقیقاتی
پژوهش حاضر درصدد بوده است با فاصلهگرفتن از مروری روایتی[1]، از روش مروری نظاممند[2]برای مطالعۀ پیشینۀ تحقیقاتی استفاده کند. تکنیکهای تحقیق حاضر، مقایسۀ قریب[3] (مفاهیم نزدیک به هم) و مقایسۀ بعید[4](مفاهیم دور از هم)، از مجموعه تکنیکهای رویکرد سیستماتیک، و همچنین تکنیک وارونهسازی[5] ازجمله تکنیکهای نظریۀ زمینهای[6] است؛ بهگونهایکه مطالعات مشابه از حیث روش یا موضوع یا هر شاخصۀ دیگری در یک دسته و مطالعات متفاوت در دستۀ دیگر جای میگیرند. ضمناً در تکنیک وارونهسازی، «به شقِ مخالف و به نهایتِ دیگرِ طیف یا پیوستار نیز فکر میکنیم تا ویژگیهای مهم را بیرون بکشیم...این پرسشها نمونهگیری بعدی را درراستای همین مفاهیم، ضروری میکند» (اشتراوس و کوربین، 1395: 117-116). افزونبراین، تحقیق حاضر به سبب این ضرورتها صورت گرفته است: الف) ایجاد تمایز میان تحقیقات مورد نیاز با تحقیقات موجود؛ ب) تعیین جایگاه تحقیقات مورد نیاز در منظومۀ تحقیقات. همچنین، ضرورت وجه سیستماتیک (چندوجهی) و بافتایِ (بومی) مطالعات مربوطه را معیار ارزیابی آنها قرار داده است.
2-2-مشخصات و معیارهای مطالعۀ پیشینۀ تجربی و تحقیقاتی
کرسول دربارۀ معیار پرداختن به پیشینه سه معیارنظری، روشی و نظری-روشی را مطرح میکند و مینویسد: «بررسی پیشینه میتواند در سه صورت یا بهطورتلفیقی ارائه شود» (کرسول، 1391: 74). تحقیق حاضر سعی داشته است مباحث روششناختی تحقیقات صورتگرفته را بررسی کند. همچنین، به ترتیبی ثانوی تصمیم داشته است که بُعد نظری و موضوعی یافتههای تحقیقات صورتگرفته و ارزیابی تحلیلهای محققان از یافتههای تحقیقهایشان را مطالعه نماید.
مطالعات پیشینه در تحقیق حاضر ازطریق مطالعۀ مروری سیستماتیک بررسی شدهاند. حجم نمونه 167موردِ خارجی و داخلی بوده است که با روش هدفمند، نمونهگیری شدهاند. 20مورد نیز مربوط به کلانروندهای خیریهها و بنابر ویژگیهای تحت شاخص با نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند (جدول1). شایان ذکر است درخصوص پیشینهها، بهطورخاص الگوی اولویتبندی فعالیتهای خیر و بهطورعام پیشینههایی که به تدوین الگویی برای اولویتبندی پرداخته اند، مدنظر قرار گرفت.
جدول1: حجم نمونۀ پیشینه به تفکیک منبع و سایر ویژگیهای نمونهگیری
Table 1: Background sample volume by source and other sampling characteristics
· ردیف |
· · حجم نمونه |
· معیارهای نمونه گیری |
· نوع نمونه گیری |
· منبع نمونه |
· منبع نمونه به تفکیک |
||
1
|
167
|
مدیریت |
51
|
کیفیت |
متوالی (گلوله برفی) |
کتاب و مقاله |
143 |
برنامهریزی شهری |
40 |
||||||
جامعهشناسی، جمعیتشناسی، پزشکی اجتماعی |
49 |
||||||
تجربۀ دولتی و سازمانی |
7
|
میزان دسترسی |
هدفمند |
گزارش |
24 |
||
کلانروندهای خیریهها |
20 |
تنوع حوزۀ فعالیت، ویژگیهای تحت شاخص |
کرسول دربارۀ معیار انتخاب تحقیقات صورتگرفته برای بررسی در بخش پیشینه مینویسد: «بررسی پیشینه به معنی پیداکردن و خلاصهکردن مطالعات مربوط به یک عنوان است. غالباً این عناوین، مطالعات پژوهشی هستند اما ممکن است در بررسی پیشینه، مقالههای مفهومی یا تأملیای گنجانده شوند که چارچوبهایی را برای تفکر دربارۀ عناوین مطالعه فراهم آورد» (کرسول، 1391: 76).
معیارهای نمونهگیری مطالعات پیشینه |
ارتباط موضوعیِ مستقیم با عنوان مطالعه |
چارچوبهای زمینهسازِ تفکر دربارۀ عنوان مطالعه |
مطالعات موردی و پراکنده |
مطالعات مبتنیبر برنامه تحقیقاتی |
کلیدواژهها: اولویتبندی اقدامات خیر، رتبهبندی فعالیتهای خیرخواهانه، سلسله مراتب نیازها، طبقهبندی اقدامات مؤسسات خیریه و... |
حوزههای متداخلِ رشتهای، اجرایی و سازمانی |
مراجع: پایگاههای دادهای (Data Base)؛ جهاد دانشگاهی (SID)، مگ ایران (Magiran)، نورمگز (Noormags)، ایرانداک (Irandoc)، موتور جستجوگر گوگل (Google)، اسکوپوس (SCOPOS)، کتب و مقالات چاپشده |
بازۀ زمانی: فروردین تا خرداد 1400 و خارج از این بازۀ زمانی بنابر ضرورت |
نمودار 2: معیارهای نمونهگیری پیشینه به تفکیک مطالعات، بازۀ زمانی و پایگاههای دادهای
Chart 2: Background sampling criteria by studies, time period and databases
برهمیناساس، تحقیق حاضر به مطالعاتی که بهطورمستقیم موضوع اولویتبندی امور خیر یا اولویتبندی نیازها در ایران را بررسی کردهاند، محدود نشده و برخی مقالههای مفهومی یا تأملی را که به تعبیر کرسول «چارچوبهایی را برای تفکر دربارۀ عناوین مطالعه فراهم میآورد» (کرسول، 1391: 76)، نیز بررسی کرده است.
2-3-مراحل انتخاب و هدفمندسازی نمونه های پیشینه
بنابر اطلاعات نمودار (3)، نمونههایی به روش نمونهگیری متوالی و با شیوۀ گلوله برفی، هدفمند و نظری برای مطالعۀ پیشینه انتخاب شدند و به منظور ایجاد چارچوبهایی برای تفکر دربارۀ موضوع مورد مطالعه، بررسی شدهاند.
مرحلۀ اول؛ جستجوی کتب، مقالات و مصاحبهها: 280 اثر |
مرحلۀ دوم؛ مطالعۀ عناوین و چکیدۀ آثار مستخرج از مرحلۀ اول: 248 اثر |
مرحله سوم؛مطالعه متن کامل آثار مستخرج از مرحله دوم: 180 اثر |
مرحلۀ چهارم؛آثار واردشده به مرحلۀ تحلیل: 167 اثر |
حذف نمونههای غیرمرتبط: 32 اثر |
حذف نمونههای تکراری: 68 اثر |
افزودن نمونههایی طی ارجاعات متون مطالعهشده، به شیوۀ نمونهگیری شبکهای: 8 اثر |
حذف نمونهها به دلیل عدم پیروی آثار از شکل تثبیتشده: 21 اثر
|
نمودار 3: فرایند انتخاب و مطالعۀ آثار پیشینه
Chart 3: The process of selecting and studying background works
اهداف تحقیق حاضر از مرور سیستماتیک پیشینۀ تجربی و تحقیقاتی عبارت بوده است از:
3-پیشینۀ تحقیقاتیِ رشتههای برنامهریزی شهری و مدیریت
باتوجهبه سطح همپوشانِ چشمگیری که به لحاظ موضوع و هم به لحاظ روشی میان دو دپارتمان مدیریت و برنامهریزی شهری وجود دارد، در پی مطالعۀ چارچوب نظری و روشهای پیشینۀ تحقیقاتیِ این دو رشتۀ دانشگاهی، حوزۀ موضوعی و روشیِ مطالعات یادشده به ترتیب زیر به دست آمد:
1-3-حوزه موضوعیِ پیشینه در رشتههای مدیریت و برنامهریزی شهری
جنبههای محتوایی پیشینه در دو رشتۀ مدیریت و برنامهریزی شهری به قرار زیر بودهاند: اولویتبندی برنامههای مدیریت شهری، اولویتبندی استراتژیهای شهری، اولویتبندی مشکلات استراتژیک شهری، اولویتبندی شاخصهای برنامهریزی شهری، اولویتبندی شاخصهای استراتژی توسعۀ شهری، اولویتبندی ابعاد و معیارهای مؤثر در مدیریت پروژههای شهری، اولویتبندی راهبردهای توسعۀ فضای عمومی شهر، اولویتبندی بافت فرسودۀ شهری، اولویتبندی راهبردهای پدافند غیرعامل در زیرساختهای شهری، اولویتبندی معیارهای مؤثر در فرآیند تحققپذیری پروژههای طراحی شهری، اولویتبندی استراتژیهای مدیریت ریسک در پروژههای شهری، اولویتبندی کیفیت خدمات شهری و...، همچنین، اولویتبندی ابعاد ریسک منابع انسانی بر موفقیت پروژههای صنعت ساخت، اولویتبندی عوامل بحرانی موفقیت مطالعات مهندسی ارزش در صنعت ساختوساز ایران، اولویتبندی عوامل بحرانی موفقیت در استقرار نظام مدیریت دانش، اولویتبندی مسائل عمومی کشور، اولویتبندی سبکهای مدیریت، اولویتبندی فعالیتها در مدیریت زمان، اولویتبندی عوامل مؤثر بر مدیریت کیفیت، اولویتبندی مهارتهای مدیریتی، اولویتبندی معیارهای مؤثر در مدیریت کسبوکار، اولویتبندی کارکردهای رسانهها در مدیریت بحران، اولویتبندی امور آموزشی در مدیریت اولویتها و... .
2-3- حوزۀ روشی و تکنیکیِ پیشینه در رشتههای مدیریت و برنامهریزی شهری
جنبههای روشی و تکنیکی پیشینه در دو رشتۀ مدیریت و برنامهریزی شهری به قرار زیر بوده اند: تصمیمگیری چندمعیاره[7] اعم از تصمیمگیری چندهدفه[8] و تصمیمگیری چندشاخصه[9]، روشهای پرموتاسیون، لکسیکوگرافی، بیشترین کمینه[10]، بیشترین بیشینه[11]، روشهای الکزیکوگرافی[12]، جایگشت، حذفی، روش رضایتبخشِ عطفی و روش رضایتبخشِ خاص، روشهای جبرانی و غیرجبرانی، روش تسلط[13]، روش حذف یا صفر و یک[14]، روشهای امتیازدهی[15]، روشهای ارزشی[16]، روشهای غیررتبهای[17]، فرایند سلسلهمراتبی[18]، فرایند تحلیل شبکه[19]، روش لینمپ[20]، روش آنتروپی شانون، روش بولزای[21]، روش زاوادسکاس و پادوزکو[22]، روش سوارا[23]، روش کریتیک[24]، روش تاپسیس[25]، ویکور[26]، الکتره[27]، پرومته[28]، مجموع وزنی ساده[29]، واسپاس[30]، مورا و مولتی مورا[31]، آراس[32]، کوپراس[33]، ایداس[34]، کوداس[35]، روش کمیرا[36]، روش ماباک[37]، تکنیک سکا[38]، روش میرکا[39]، روش کوکوسو[40]، و تصمیمگیری چندمعیاره فازی[41] اعم از روش فازی چانگ[42]، روش فازی بهبود یافته، روش فازی میخایلو (اولویتبندی فازی)[43]، روش فازی اف ای ان پی[44]، روش فازی دیمتل[45]، روش فازی تاپسیس[46] و ... .
شایان ذکر است که روشها و تکنیکهای ذکرشده، شامل شیوههای وزندهی به شاخصهای اولویتبندی امور نیز بودند.
3-3- نمونههایی از حوزۀ موضوعی و روشیِ پیشینۀ داخلی و خارجی در رشتههای مدیریت و برنامهریزی شهری
4-پیشینۀ تحقیقاتیِ رشتههای جامعهشناسی، جمعیتشناسی، پزشکی اجتماعیِ علوم پزشکی
باتوجهبه سطح همپوشانِ قابلتوجهی که به لحاظ موضوع و هم به لحاظ روشی میان سه دپارتمان جامعهشناسی، جمعیت شناسی و پزشکی اجتماعیِ علوم پزشکی وجود دارد، در پی مطالعۀ چارچوب نظری و روشهای پیشینۀ تحقیقاتیِ این سه رشته دانشگاهی، حوزۀ موضوعی و روشیِ مطالعات یادشده به ترتیب زیر به دست آمد:
4-1. حوزۀ موضوعیِ پیشینه در رشتۀ جامعهشناسی، جمعیت شناسی وپزشکی اجتماعیِ علوم پزشکی
جنبههای محتوایی پیشینه در سه رشتۀ جامعهشناسی، جمعیت شناسی و پزشکی اجتماعیِ علوم پزشکی به این شرح بوده اند: راهکارهای مقابله با مسائل اجتماعی، اولویتبندی نیازهای اجتماعی، اولویتبندی موضوعات پژوهشی، اولویتبندی عوامل مؤثر بر آسیبهای اجتماعی، اولویتبندی سیاستهای مربوط به نیازهای اجتماعی، اولویتبندی عوامل جامعهشناختی مؤثر بر جرائم اجتماعی، اولویتبندی بحرانها و مشکلات اجتماعی ایران، اولویتبندی مسائل فرهنگی، اولویتبندی برساختهای اجتماعی، اولویتبندی عوامل اقتصادی مؤثر بر نارضایتیهای اجتماعی، اولویتبندی امور اجتماعی بر امور فردی، اولویتبندی راهکارهای توسعۀ فرهنگی، اولویتبندی سیاستهای آموزش بهداشت اجتماعی، اولویتبندی سیاستهای بهداشت اجتماعی و... .
4-2. حوزۀ روشی و تکنیکیِ پیشینه در رشتۀ جامعهشناسی، جمعیتشناسی و پزشکی اجتماعیِ علوم پزشکی
جنبههای روشی و تکنیکی پیشینه در سه رشتۀ جامعهشناسی، جمعیت شناسی و پزشکی اجتماعیِ علوم پزشکی به قرار زیر بودهاند: نظریۀ زمینهای[47]، تحلیل تماتیک[48]، تکنیک دلفی[49]، روش آزمون فریدمن[50]، الگوی تحلیل اهمیت- عملکرد[51]، روش کیو[52]، مدلسازی معادلات ساختاری[53]، تکنیک تجزیه و تحلیل سلسل مراتبی[54]، مدل کارولینای شمالی[55]، سیستم استنباط فازی[56]و... .
4-3. نمونههایی از حوزۀ موضوعی و روشیِ پیشینۀ داخلی و خارجی در رشتۀ جامعهشناسی، جمعیت شناسی و پزشکی اجتماعیِ علوم پزشکی
· در مقالهای با عنوان «در مورد اولویتهای دولت: تجزیه و تحلیل توسعۀ سیاستهای عمومی» (Rose, 2006) مینویسد که این مقاله اولویتبندی فعالیتهای دولت مدرن را در بر میگیرد و 32 کشور از نوع غربی را از سال 1849 شامل میشود. روش این تحقیق اسنادی و مبتنیبر گردآوری اطلاعات از متخصصان بهصورت Focused group است. دو بخش اول مقاله، چارچوب مفهومی جامعی برای اولویتبندی فعالیتها ارائه میدهد. نشان داده شده است که این سه نوع فعالیت به ترتیب و به ترتیب نامگذاری شده در اولویت قرار گرفته اند. درضمن، یافتهها نشان میدهد که دولتها تمایل ندارند که اولویتهای قبلی را رها کنند اما یک الگوی مشترک بسیج منابع و خدمات اجتماعی در کشورهای صنعتی معاصر وجود ندارد. بخش پایانی، اولویتهای ایالتها را در صورت محدودیت منابع در نظر میگیرد و نشان میدهد که اولویتها از نظر اثربخشی و کارایی، بالاترین رتبه را دارند. درنهایت، احتمال ایجاد بازندگان و همچنین ذینفعان و نیاز به حفظ اولویتهای تعریفشده، شرط لازم برای موفقیت دولتها معرفی میشود.· در تحقیقی با عنوان «همگرایی ارزشهای فرهنگی بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا و نامزدها»(Akaliyski, 2018) درصدد است که به شناسایی اولویتگذاری ارزشهای فرهنگی اتحادیه اروپا بپردازد و بهاینمنظور دو شاخص اولویتبندی عمودی یا سلسلهمراتبی، و افقی یا همگرا را به روش مقایسۀ تطبیقی استخراج کرده است. محقق این مقاله مینویسد که ازجمله اهداف اصلی اتحادیه اروپا ترویج اولویتهایی دربارۀ ارزشهای خاص است، که این سوال را ایجاد میکند که آیا این اولویتبندی در کاهش شکاف ارزش فرهنگی در بین کشورهای شرکت کننده کارآمد بوده یا خیر؟. این مطالعه نشان میدهد که هرچه مدت عضویت یک کشور در اتحادیۀ اروپا بیشتر باشد، اولویتهای فرهنگی آن به کشورهای مؤسس اتحادیۀ اروپا نزدیکتر است. یافتهها اهمیت انتشار فرهنگی را یکی از مکانیسمهای اساسی تغییر فرهنگی نشان میدهد.
5-پیشینۀ مربوط به تجربۀ دولتی یا نهادیِ (سازمانی) تدوین الگوی اولویتبندی در داخل و خارج از کشور
باتوجهبه تلاشهای اجراییِ ازپیشموجود برای اولویتبندی امور مختلف، موضوعات مورد اولویتبندی و روشهای پیشینۀ مربوط به تجربه دولتی یا نهادی (سازمانی) در تدوین الگوی اولویتبندی در داخل و خارج از کشور نیز بهمنزلۀ منبع دیگری از دادههای پیشینه مطالعه شد و دراینباره 5تجربه درخصوص تدوین و طراحی الگوی اولویتبندی بررسی شد:
5-1. حوزۀ موضوعیِ پیشینۀ مربوط به تجربۀ دولتی یا نهادیِ (سازمانی) تدوین الگوی اولویتبندی در داخل و خارج از کشور:
حوزۀ موضوعیِ اولویتبندیشده با الگوهای طراحی شده، متناظر با حوزۀ ماموریتی یا هویتی نهادها و ارگانهای مربوط است. باتوجهبه مطالعه و بررسی قریب به 5 طرح تدوین الگوی اولویتبندی، این موضوعات عبارت بودند از:اولویتبندی پژوهش و فناوری اطلاعات، اولویتبندی اقدامات توسعهای، اولویتبندی بودجه در برنامۀ توسعۀ کشور، اولویتبندی اقدامات اصلاحی در همکاری و توسعۀ اقتصادی جهانی، و... .
5-2. حوزۀ روشی و تکنیکیِ پیشینۀ مربوط به تجربۀ دولتی یا نهادیِ (سازمانی) تدوین الگوی اولویتبندی در داخل و خارج از کشور:
بهطورکلی براساس یک تقسیمبندی عام میتوان روشهای بهکار رفته در تحقیقات نهادها و سازمانها را که برای طراحی الگوی اولویتبندی در ایران صورت گرفته است به سه نوع تقسیم کرد:
5-3. نمونههایی از حوزۀ موضوعی و روشیِ پیشینۀ تجربه دولتی یا نهادیِ (سازمانی) تدوین الگوی اولویتبندی در داخل و خارج از کشور:
الف) ابزار تشخیص ERP برای شناسایی موانع رقابتپذیری و رشد
ب) ابزار اولویتبندی ERP برای انتخاب معتبرترین اقدامات اصلاحی
ج) ابزار نظارت ERP برای ردیابی پیشرفت در اجرای اصلاحات
در این طرح حجم نمونه موارد ارزیابیشده، 20 عدد از ERPs بود که شاخصهایی معتبر و سازگار جهت اولویتبندی را نشان میدهند. بهعنوان بستری اصلی پیش از طراحی الگو یا بهعنوان پیشزمینهای برای دستیابی به الگوی اولویتبندی، استراتژی اقدامات اصلاحی براساس افزایش رشد اقتصادی و رقابت تعریف شدهاند.
6-پیشینۀ مربوط به کلانروندهای خیریهها در تدوین الگوی اولویتبندی در داخل و خارج از کشور
باتوجهبه تلاشهای اجراییِ از پیش موجود برای اولویتبندی امور خیر، مطالعۀ موضوعات اولویتبندیشده و روشهای پیشینۀ مربوط به تجربۀ خیریهها در تدوین الگوی اولویتبندی در داخل و خارج از کشور نیز به مثابۀ منبع دیگری از دادههای پیشینه صورت پذیرفت و دراینباره، 20نمونه اعم از 10نمونۀ داخلی (جدول2) و 10نمونۀ خارجی (جدول3) براساس معیارهای تحتِ شاخص و تنوعِ حوزۀ فعالیت بررسی شدند.
جدول 2: نمونههای مثالی و معیارهای انتخاب خیریهها در ایران
Table 2: Exemplary examples and selection criteria of charities in Iran
ردیف |
نمونههای مثالی |
معیارهای اولیۀ نمونهگیری |
معیار ثانویۀ نمونهگیری |
1 |
آستان قدس رضوی |
تراکم سرمایه |
تنوع حوزههای فعالیت |
2 |
خیریۀ کهریزک |
قدمت |
|
3 |
خیریۀ محک |
اثربخشی |
|
4 |
بنیاد برکت |
تجاری سازی |
|
5 |
خیران مدرسهساز |
تراکم خیران |
جدول3: نمونههای مثالی و معیارهای انتخاب خیریهها در جهان
Table 3: Exemplary examples and selection criteria of charities in the world
ردیف |
نمونههای مثالی |
معیارهای اولیۀ نمونهگیری |
معیار ثانویۀ نمونهگیری |
1 |
بنیاد بیل گیتس |
تراکم سرمایه |
تنوع حوزههای فعالیت |
2 |
بنیاد راکفلر |
قدمت |
|
3 |
فیدینگ آمریکا |
اثربخشی |
|
4 |
بنیاد فورد |
تجاری سازی |
|
5 |
پزشکان بدون مرز |
تراکم خیران و دامنۀ فعالیت |
6-1- حوزۀ موضوعیِ پیشینۀ مربوط به تجربۀ خیریهها در تدوین الگوی اولویتبندی در داخل و خارج از کشور
حوزۀ موضوعی تجربۀ خیریهها برای اولویتبندی امور خیر، طبیعتاً متناظر با حوزۀ فعالیت آنهاست. بهعبارتی موضوعات اولویتبندیشده در خیریهها، متناظر با حوزۀ مأموریتی یا هویتیشان است. باتوجهبه مطالعه و بررسی بیش از 20 خیریۀ برتر در ایران و جهان، این موضوعات عبارت بودند از:
امور بهداشتی و درمانی، امور توزیعی در زمینۀ پول و کالا و خوراک و پوشاک، عمرانی، سرپرستی و نگهداری، امور آموزشی، امور پژوهشی، خدمات مشاورهای، توانیابی و بازپروری و... .
6-2- حوزۀ روشی و تکنیکیِ پیشینۀ مربوط به تجربۀ خیریهها در تدوین الگوی اولویتبندی در داخل و خارج از کشور
برای استخراج الگوهایی که احتمالاً خیریههای داخلی و خارجی جهت اولویتبندی امور خیر انجام دادهاند، به سایتهای رسمی20خیریۀ برتر و تحت شاخص ایرانی و خارجی مراجعه و یکایک لینکها و زبانههای این سایت ها مطالعه شد.
در پی مطالعۀ مجموعه شاخصهایی که مؤسساتی چون سیویکاس، چریتی واچ، چریتی نویکر، و... برای ارزیابی خیریهها در سراسر جهان استفاده کردهاند نیز از معیار و شاخصی همچون برخورداری خیریهها از الگو و سیستم اولویتبندی اقدامات خیر استفاده نشده است و به نظر میرسد که این مؤسسات، مجموعه شاخصهایی چون شفافیت، تراکم سرمایه، مصرف بهینۀ سرمایۀ دریافتی، جذب سرمایه، نوآوری، تداوم سازمانی، اثربخشی و... را بهطورمستقل از یکدیگر برای خیریهها به کار میبرند، نه ذیل یک الگو یا مدل.
یافتههای این بخش از مطالعات پیشینه، بیشتر حاکی از آن است که خیریههای داخلی و خارجی به جای استفاده از الگوهایی فراگیر و روشمند و ساختاری برای اولویتبندی امور خیر، به شیوههای زیر اقدام به اولویتبندی نسبی اقدامات حوزۀ فعالیت خود میکنند:
7-یافتههای مرور سیستماتیک پیشینه
در مرحلۀ پایانی مرور سیستماتیک پیشینه تجربی و تحقیقاتی، پس از طی مراحل عملیاتی ازجمله تعیین معیارهای ارزیابی و دستهبندی مطالعات اعم از سیستماتیکبودن و بافتاریبودن پیشینه و مقایسۀ بعید و قریب مطالعات مذکور و وارونهسازی آنها، کاستیهای تمایز بخشِ زیر استخراج شد:
7-1-معیارهای سنخبندی الگوهای اولویتبندی در پیشینه و سنخهای مستخرج از پیشینه
در پی مطالعۀ پیشینه، دو سنخ عمده به دست آمد: الف) شاخصمحور با روش ازپیشموجود؛ ب) روشمحور با شاخصهای ازپیشموجود. این سنخبندی بنابر دو معیارِ روشسازی و شاخصسازی صورت گرفت. در سنخ اول، توجه و اهتمام محققان عمدتاً بر استخراج شاخصهای اولویتبندی متمرکز بوده است اما اهتمام خاصی برای استفاده از روشهای نوآورانه نداشته و از روشهای رایجتر استفاده کردهاند. در سنخ دوم، توجه و اهتمام محققان عمدتاً بر یافتن و اجرای روشهای خلاقانهتر متمرکز بوده اما اهتمام خاصی برای استخراج شاخصهای متناسب با شرایط صورت نگرفته است و محققان از همان شاخصهای رایج استفاده کردهاند (نمودار4).
سنخ های اولویتبندی امور در پیشینه |
روشمحور |
شاخصمحور |
روششناسی |
شاخصسازی |
معیارهای سنخ بندی پیشینه |
نمودار4: سنخبندی مطالعات پیشینه و شاخصهای این سنخبندی
Chart 4: Classification of background studies and indicators of this classification
این موارد قطعاً سنخهایی نوعی هستند و مانع نیستند؛ زیرا بیتردید باید بر همپوشانبودن بخشهایی از این دو نوع از الگوهای اولویتبندی تأکید کرد. نمودار(5) روایت دیداری این همپوشانی است.
نمودار5: سطوح همپوشان مطالعات پیشینه
Chart 5: Overlapping levels of background studies
در انتهای بخش پیشینه و براساس معیارهای مذکور، الگوهای اولویتبندی رایجی که سایر محققان و صاحبنظران از آن استفاده کردهاند، بنابر معیارهایی چون شاخصمحوری و روشمحوری دستهبندی و در نقشۀ پیشینه تجمیع شده است زیرا یکی از الزامات مرور سیستماتیک، ارائۀ تصویری سیستماتیک است؛ تصویری که گویای نحوۀ ارتباط و گونههای مطالعات پیشینه و سازماندهی تحقیقات پیشینه باشد. ازاینرو، از نقشۀ پیشینه استفاده شده است زیرا «این سازماندهی محقق را قادر می سازد که دریابد مطالعۀ پیشنهادشده چگونه به پژوهشهای قبلی چیزی اضافه میکند، آن را بسط میدهد یا تکرار میکند. یک رویکرد مفید برای این امر، طراحی یک نقشۀ پیشینه است» (کرسول، 1391: 84).
در این نقشه (نمودار6)، تحقیقاتِ مورد نیاز را از سه جهت با مطالعات پیشینه متمایز ساختهایم.تحقیقات مورد نیاز باید برای رفع نسبی کاستیهای یادشده، تمهیدات زیر را در نظر بگیرند:
الف)مطالعۀ سیستماتیک معیارهای اولویتبندی (تکثر معیاری و چندگانگی میدانِ معیاری)
ب)ابتناء بر شاخصهای بومی و زیرشاخصهای تطبیقیِ بومی و غیربومی
ج)ابتناء بر چندانگارگیِ روششناختی (هم در سطح مراحل کل تحقیق، هم در سطح ارزیابی معیارها و زیرمعیارها)
معیارهای سنخ بندی پیشینه |
شاخصمحور |
روشمحور |
مبتنیبر شاخصهای غیربومی |
مبتنیبر شاخصهای بومی |
مبتنیبر روشهای غیربومی |
مبتنیبر روشهای تکینه |
پژوهشهای مورد نیاز |
مبتنیبر شاخصهای بومی و زیرشاخصهای تطبیقیِ بومی و غیربومی |
مبتنیبر چندانگارگیِ روششناختی |
مبتنیبر تکثر معیاری چندگانگی میدانِ معیاری (چندرشتهای بودن معیارها)
|
مبتنیبر شاخصهای تقلیلی (تکینگیِ میدانِ معیاری و تکرشتهای بودنِ شاخصها) |
نمودار6: نقشۀ پیشینه (خطوط مقطع، گویای تناظر پژوهشهای مورد نیاز با پیشینه برای رفع کاستیهاست.)
Chart 6: Map of the background (the cross-sectional lines show the correspondence of the required researches with the background to eliminate the shortcomings.)
8- نتیجهگیری
آنچنانکه در نقشۀ پیشینه دیده میشود، میتوان تحقیقات صورتگرفته را به دو نوع کلی شاخصمحور و روشمحور تقسیم کرد. باتوجهبه این نکته که این تقسیمبندی مطلقاً مانع نیست و فقط اَشکالی ایدئال است، میتوان گفت که تحقیقاتی که شاخصمحور هستند عمدتاً بر شاخصهای اولویتبندی امور تأکید داشتهاند تا روشهای ارزیابی و اندازهگیری شاخصها، و تحقیقاتی که روشمحور هستند عمدۀ بار تحقیق را نه معطوف بر شاخصها، بلکه متوجه روشهای اولویتبندی امور کردهاند.
تحقیقات شاخصمحور قابل تقسیم به سه نوع از مطالعات هستند:
الف) مطالعاتی که مبتنیبر شاخصهای غیربومیاند و برای اولویتبندی امور، از شاخصهای موجود و رایج در نظریهها استفاده کردهاند؛
ب) مطالعاتی که مبتنیبر شاخصهای بومیاند و برای اولویتبندی امور، شاخصسازی کردهاند؛
ج) مطالعاتی که شاخصهای بومی یا غیربومی را بهصورت تقلیلی به کار بردهاند. این قسم از تحقیقات از شاخصهای متنوع در رشتههای مختلف بهره نبردهاند و از یک رشتۀ دانشگاهی برای تعیین شاخصهای اولویتبندی امور استفاده کردهاند.
تحقیقات روشمحور نیز قابل تقسیم به دو نوع از مطالعات هستند:
الف) مطالعاتی که از روشهای غیربومی برای اولویتبندی امور استفاده کردهاند. البته منظور این نیست که محققان این دست از تحقیقات، باید روش تأسیس میکردند، بلکه منظور آن ست که این دست از تحقیقات نتوانستهاند از روشهایی استفاده کنند که با ملاحظات داخلی و محدودیتهای موجود در ایران تناسب کافی داشته باشند؛ زیرا توجه به شرایط و محدودیت های محیطی نقشی جدی در موفقیت روش انتخابشدۀ محقق دارد.
ب) مطالعاتی که در عین استفاده از روشهای غیربومی، بهشکلی تکینه از این روشها استفاده کردهاند. بدین معنا که از تکثر روشی، اعماز روشهای موجود در یک رشته یا روشهای موجود در رشتههای تخصصیِ مختلف، بیبهره بودهاند. این دست از تحقیقات برای اغلب مراحل طراحی مدل از یک روش خاص که متعلق به یک رشتۀ دانشگاهی خاص است استفاده کرده و نتوانستهاند از تنوع روشی و رشتهای برای طراحی بخشهای مختلف مدل بهره ببرند.
بنابر یافتههای یادشده، در تحقیقات مورد نیاز شایسته است که سعی شود تا از رویکرد رابطهگرایی روششناختی بهره گرفته شود. این رویکرد در سطح روششناسی در مقابل همۀ اشکال مختلف انحصارگرایی روششناختی، بر تکثر تأکید میکند. بدین ترتیب، شکاف میان فردگرایی و کلگرایی روششناختی پشت سر گذاشته میشود و «رابطهگرایی روششناختی[57]» به منزلۀ راهبردی جایگزین پیشنهاد میشود. رابطهگرایی روششناختی نوعی رویکرد پژوهشی است که سعی دارد از روشهای مختلف در تحقیق استفاده کند؛ زیرا بر «چندانگارگیِ روششناختی[58]» بسیار تاکید میشود .چندانگارهگیِ روششناختی به معنای به کارگیری تکنیکها و روشهای مختلف به تناسب موضوع تحقیق و ترکیب و آرایش روشها متناسب با مسئلۀ تحقیق است.
ضرورت دوم در اجرای تحقیقاتِ تکمیلکننده آنست که این تحقیقات مبتنیبر تکثر رشتههای دانشگاهی مختلف باشند. بهعبارتی ضرورت دارد که این تحقیقات در بخش طراحی معیارهای اولویتبندی امور، از تخصصها و رشتههای مختلف در پنل تخصصی استفاده کنند؛ زیرا این امر به چندرشتهای شدن معیارها و درنتیجه، به پوشش سایر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسیِ امورِ اولویتبندیشده میانجامد.
ضرورت سوم که باید در اجرای تحقیقاتی پسینی درخصوص طراحی مدلهای اولویتبندی به آن توجه شود، شاخصسازی بنابر مؤلفهها و ملاحظات بومی در حوزۀ شاخصهای اولویتبندی و هم در حوزۀ زیرشاخصها و معرفها است. در مواقعی که تمایز میان بافت داخلی و خارجی وجود ندارد، باید از زیرشاخصهای تطبیقیِ بومی و غیر بومی استفاده شود. بهعبارتی بایسته است که شاخصها و زیرشاخصها بنابر ملاحظات بومی و داخلی در مدل به کار روند و همچنین درصورتیکه ملاحظات داخلی و خارجیِ مشابهی وجود دارد، باید شاخصهای خارجی با شاخصهای داخلی تطبیق بیابند. این کار از راههای مختلف امکانپذیر است که طریقۀ آشنایِ آن، طراحی گویهها بنابر عرف رایج است.
با در نظر گرفتن ملاحظات یادشده میتوان به توسعۀ معرفت در حوزۀ موضوعیِ اولویتبندی امور بهویژه اولویتبندی اقدامات نیکوکارانه یاری رساند و همافزایی مطالعاتی قابلتوجهی را دراینزمینه برای کاهش هدررفتها و ارتقای اثربخشی اقدامات خیرخواهانه رقم زد.
[1]-Narrative review
[2]-Systematic Review
[3]-Close-in technique
[4]-Far-out technique
[5]-Flip-flop technique
[6]-Grounded theory
[7] MCDM
[8] MODM
[9] MADM
[10] MAXI MIN
[11] MAXI MAX
[12] Lexicography
[13] Dominance
[14] Elimination
[15] Scoring
[16] Compromising
[17] Outranking
[18] AHP
[19] ANP
[20] Lin map
[21] bull’s-eye
[22] IDOCRIW
[23] SWARA
[25] TOPSIS
[26] VIKOR
[27]ELECTRE
[28] PROMETHEE
[29] SAW
[30] WASPAS
[31] Multi MOORA
[32] ARAS
[33] COPRAS
[34]EDAS
[35] CODAS
[36] KEMIRA
[37] mabac
[38] SECA
[39] MAIRCA
[41] AHP
[42] FAHP
[43] fuzzy prioritization
[44] FANP- ANP
[45] Fuzzy dematel
[46] Fuzzy TOPSIS
[48] TA
[51] IPA
[52] Q-sort
[53] Structural equation modeling
[54] AHP
[55] MPH
[56] FIS
[57] Methodological Relationism
[58] Methodological Polytheism