نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دکتری جامعه شناسی، دانشکده علوم اجتماعی اقتصادی، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران.
2 دانشیار گروه علوم اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی اقتصادی، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction
Organizational performance and competency assessment are an important mechanism for improving the efficiency of non-governmental organizations and help them to maximize their capabilities, increase their social impact, and, consequently, achieve their ultimate goals. Most of the charities in Tabriz are run in a semi-traditional way and along with the many problems and issues we are facing in the field of charities in this city, the lack of evaluation of charities and their performance and the factors affecting it is also considered a major and important issue. (Hatami Khaljan, 2023, 87).The purpose of the current research is to measure the performance of charitable institutions and investigate the effects of group cohesion variables, the role of social networks, and contextual variables (the age of the charity institution, the scope of activity of the charity institution, the history of membership) in the performance of the said institutions.
Methods
The present study was conducted by survey method among managers of 133 non-governmental organizations in Tabriz and SPSS and SMART PLS software were used to analyze the data. From the various criteria that were mentioned in the research literature and interviews to evaluate the performance of Charities, criteria appropriate to the characteristics, facilities, and limitations of the present study were selected and measures were designed. To measure the group cohesion variable, 6 items in the 5-part Likert scale (low, relatively low, medium, relatively high, high) were used, from the sum of these 6 items the group cohesion variable was obtained. These items are based on the adaptation of the Carron et al. (1985) Group Environmental Questionnaire. To measure the role of utilization of Online social networks, measures in the 5-point Likert spectrum (low, relatively low, medium, relatively high, high) have been used. These metrics are extracted from the Kinuthia master Thesis Questionnaire entitled "Investment in Information and Communication Technology and CHARITIES Performance in Kenya" (Kinuthia, 2012.).
Findings
The results showed that the average performance of non-governmental organizations among the statistical sample (in the range of zero to one hundred) was 70, which indicates the relatively high performance of non-governmental organizations under study. The average group cohesion in the studied samples was 75 out of 100, which indicates that the level of cohesion is relatively high. The average variable of the role of using Online social networks among the statistical sample was 65, indicating that this variable has a relatively high role in the performance of Charities. The use of the Instagram page has the highest number among the research sample and 49% of users have an Instagram page. After that, using the WhatsApp group with 43% is the most frequently used among the samples. The average performance of the samples among the statistical sample (in the range from zero to one hundred) was 70, which indicates the relatively high performance of the studied samples. The results of the hypothesis test showed that the variables of group cohesion and the variable of Online social networks with a coefficient of 31% had the most positive effects on the performance of Charities. The results of the hypothesis test showed that the variables of group cohesion and the variable of Online social networks with a coefficient of 31% had the most positive effects on the performance of non-governmental organizations. According to the managers, the Telegram group with 46.9%, the Instagram page with 44.5%, and the WhatsApp group with 21.8% had the most role in introducing and improving the performance of Charities, respectively, and in the fields of 1- Introduction of charitable institutions in the community; 2- Increasing transparency and better information about the performance of charitable institutions; 3- Satisfying supporters and members; 4- Attracting financial and non-financial aid; 5- Communication with other non-profit organizations; and 6- Attracting the participation of volunteers. There is a significant inverse relationship between the history of membership of managers in Charities and their evaluation of the performance of non-governmental organizations. There was no significant relationship between the variables of age level of operation of non-governmental organizations with their performance and the degree of group cohesion, but the variable of using Online social networks with a coefficient of 30% had a significant effect on increasing group cohesion.
Conclusion
In a general conclusion, the results showed that 56.8% of the respondents evaluated the performance of their charity institution at a relatively high level, and the variables of group cohesion and the role of social networks had the most positive effects on the performance of charities, and the role of social networks also had a significant effect on increasing group cohesion. has increased group cohesion by a factor of 30%. The reason for this can be the fact that previously communication between members of a group or organization was only possible through physical presence, but today communication platforms, platforms and new tools for more communication and easy communication, as a result, have provided understanding, intimacy, and cohesion between members. According to Harvey et al. (2018), charities are increasingly using social media tools in fundraising and increasing communication with donors and others. Institutions through. Three major mechanisms are used (1) signaling, (2) escalation of commitment, and (3) social contagion. Finally, the results showed that the total research variables can predict only 25% of the changes related to the dependent variable, and the other changes are related to other variables that have not been studied in the current research and can be investigated in future research.
کلیدواژهها [English]
اگرچه خیریهها در سراسر تاریخ وجود داشتهاند، بهشکلی که امروزه بهویژه در سطح بینالملل دیده میشوند در دو قرن اخیر توسعه یافتهاند. با گسترش و اهمیتیافتن نقش سازمانهای غیرانتفاعی وهمچین خیریهها در عرصۀ جهانی، مباحثی حول ارزیابی این سازمانها مطرح شده است. اعطاکنندگان و حامیان این سازمانها بهحق، درخصوص مسئولبودن این سازمانها در مقابل دریافتیهایشان و کیفیت خروجیهای حاصل از آن، مطالبهگری میکنند. مسئلۀ ارزیابی سازمانها سالیان درازی است که محققان را به چالش واداشته است. سازمانهای تجاری درگذشته از شاخصهای مالی فقط بهمنزلۀ ابزار ارزیابی استفاده میکردند تا اینکه کاپلان[1](2001) پس از بررسی و ارزیابی سیستمهای حسابداری مدیریت، بسیاری از ناکاراییهای این اطلاعات را برای ارزیابی عملکرد سازمانها نمایان ساخت. اما مسئلۀ ارزیابی دربارۀ سازمانهای غیرتجاری همانند خیریهها بحث برانگیزتراست؛ زیرا توافق کمتری در باب چیستی یک خیریۀ توانمند و ملاکهای ارزیابی عملکرد آن وجود دارد(حاتمیخلجان و همکاران ، 1399: 25).
کشورها و سازمانها در سرتاسر جهان سرمایهگذاریهای عظیمی را در نقش شبکههای اجتماعی با هدف افزایش کارایی و توانمندی سازمانهای غیرانتفاعی انجام میدهند. در طول دهۀ گذشته بسیاری از مطالعات انجامشده در جهان در این حوزه به این یافته رسیدهاند که بین سرمایهگذاری فناوری اطلاعات و ارتباطی و توانمندی سازمان رابطۀ مثبت وجود دارد (2016, Podilava 2015;Vaccaro & Madsen 2009; Bolten 2014 ; Adjei et al., ). شبکههای اجتماعی میتوانند ابزاری برای تسهیل در برقراری ارتباط و تبادل اطلاعات بین بخشها و کارکردهای مختلف در سازمان باشند. دراینراستا شبکههای اجتماعی در نقش تقویتکنندۀ همکاری و ابزار شبکه در بین کارکنان، مشتریان و شرکا عمل میکنند؛ زیرا موانع موجود را برطرف میکنند و در ارتباط و به اشتراکگذاری اطلاعات مؤثراند (Scott, 2001). بسیاری از سازمانهای غیرانتفاعی شهر تبریز از نقش شبکههای اجتماعی بهرهمند هستند. حال، میزان اثرپذیری عملکرد آنها از این فناوریها جای سؤال و بررسی دارد .
کیفیت روابط داخلی سازمانهای غیرانتفاعی یعنی نوع روابط و همبستگی اعضای سازمانهایغیرانتفاعی میتواند بر عملکرد آنها اثرگذار باشد (Latif & Williams, 2017). درواقع، میتوان بهنوعی انسجام را احساس مسئولیت مشترک اعضای سازمان تعریف کرد که به تحقق اهداف منجر میشود؛ بنابراین، میتوان آن را ابزاری برای افزایش آمادگی سازمان در برابر تغییرات سازمانی و محیطی دانست. باوجود انسجامْ علایق و نگرشهای مشابه بین اعضای سازمان، تعاملات دوستانه و انعطافپذیری لازم بین واحدهای کاری به وجود میآید و تعارضات افراد و واحدها به کمترین میزان میرسد و اثربخشیها افزایش مییابد.
رشد مؤسسات خیریه در دهههای گذشته در تبریز چشمگیر بوده است. بیشتر این سازمانها بهشکل نیمهسنتی اداره میشوند که در همین شکل نیمهسنتی نیز دارای عملکردی موفق در زمینههایی چون تلاش برای رفع فقر بودهاند و کسب عنوان «شهر بیگدا» (در کنار سایر علل مربوطه)، بدون فعالیتهای مستمر این مؤسسات میسر نبوده است. ایفای چنین نقشهایی به معنای آن نیست که این سمنها از تمام پتانسیل خود بهره بردهاند یا عملکردی حداکثری داشتهاند. در کنار مشکلات و مسائل عدیدهای که در حوزۀ مؤسسات خیریه در شهر تبریز به چشم میخورد، نبود ارزیابی از عملکرد آنها و عوامل مؤثر بر آن نیز مسئلهای عمده و پراهمیت به شمار میرود (حاتمیخلجان و همکاران، 1401: 87).
باتوجهبه مفاهیم و مسائل مطرحشده هدف پژوهش حاضر در مرحلۀ اول، سنجش عملکرد مؤسسات خیریۀ شهر تبریز است. ازآنجاییکه کیفیت روابط داخلی سازمانهای غیرانتفاعی یعنی نوع روابط و انسجام گروهی اعضا میتواند بر عملکرد اثرگذار باشد، بهعنوان یک متغیر مستقل اثرگذار بررسی خواهد شد. به نظر میرسد کاربرد شبکههای اجتماعی نیز بر عملکرد مؤسسات اثرگذار باشد؛ بهطوریکه باعث افزایش میزان کارایی و عملکرد، بهبود پاسخگویی و شفافیت، و گسترش شبکۀ روابط در سازمانها میشود. به همین دلیل در این پژوهش تأثیرات شبکههای اجتماعی در عملکرد مؤسسات خیریه نیز سنجیده شده است.
در این قسمت پیشینه و مطالعات تجربی مرتبط با موضوع پژوهش در سه زمینۀ بررسی شده است: 1- عملکرد مؤسسات خیریه؛ 2- تأثیرات شبکههای اجتماعی در عملکرد مؤسسات خیریه؛ 3-تأثیرات انسجام گروهی در عملکرد مؤسسات خیریه.
در ادبیات سازمانهایغیرانتفاعی، بسیاری از نویسندگان تعریفهای مختلفی از اندازهگیری عملکرد ارائه دادهاند؛ برای مثال سنجش عملکردْ روشی برای شناسایی، کنترل و استفاده از اقدامات هدفمند مختلف برای اندازهگیری عملکرد سازمان و برنامههای آن بهطورمنظم است (Poister, 2008). میلر[2] (2007) اندازهگیری عملکرد را روشی برای ارزیابی برنامه تعریف کرده است که کارایی و اثربخشی یک برنامه و تأثیرات آن را ارزیابی میکند. کارمن[3] (2007) ادعا کرد اندازهگیری عملکردْ یک ارزیابی منظم از خروجیها، ورودیها و تأثیرات برنامه است. او بیشترین شاخصهای عملکردی سازمانهای غیرانتفاعی را شامل کارایی، اثربخشی، جمعآوری کمک مخارج، جذب سرمایه، ممیزیها و رضایت ذینفعان میدانست. باوجوداین، همیشه دربارۀ چگونگی تعریف و اندازهگیری عملکرد در سازمانهایغیرانتفاعی، اجماع نظر کمی وجود داشته است؛ زیرا این سازمانها اهداف نامشخص و رابطۀ نامشخص بین پروژهها و نتایج دارند. عملکرد سازمانها باید با اثربخشی و کارایی آنها برای دستیابی به اهداف اجتماعی متمایز، ارزیابی شود. (Ramadan & Borgonovi, 2015: 72)
ارزیابی عملکرد مؤسسات خیریه همانند دیگر اشکال سازمانهای غیرانتفاعی در حل مسائل اجتماعی باید در بستر محیط و شرایطی که در آن قرارگرفتهاند بررسی شود. همانطور که فاولر[4] (1997) استدلال میکند،«NGOs سیستمهای بسته نیستند که مرز مشخصی داشته باشند، بلکه آنها بخشی از سیستمهای باز هستند که بسیارزیاد به رویدادها و منابع محیطشان متکیاند و نمیتوان آنها را بهعنوان موجودیتی منفک از محیط آنها در نظر گرفت». سازمانهایغیرانتفاعی را میتوان در قالب سه محیط بررسی کرد: محیط قابلکنترل (سطح خرد)، محیط خاص (سطح میانه) و محیط عام (سطح کلان). در محیط قابلکنترلْ مطالعۀ مدیریت منابع انسانی، بودجهبندی، روابط داخل سازمانی و انسجام، فعالیتهای برنامهریزی و هدفگذاری قرار دارد. درسطح میانه یا محیط خاصْ آژانسهای دولتی، سایر سازمانهایغیرانتفاعی، رسانهها، بخش خصوصی، گروههای اجتماعی و رابطۀ سازمانهایغیرانتفاعی با این بخشها مدنظر است. در محیط عام یا همان سطح کلانْ محیط سیاسی _ ملی، سیستم اقتصادی کلان، چارچوب قانونی، عوامل اکولوژیکی، زمینۀ اقتصادی – اجتماعی و رابطۀ سازمانهایغیرانتفاعی با این بخشها وجود دارد (مقیمی، 1387: 300). بنابراین، عملکرد مؤسسات خیریه و تعاریف آن به عواملی وابسته است که در هر سه سطح از محیط وجود دارد.
کاریتی و لوند[5] (2012) بیان کردهاند که مأموریت اصلی سازمانهای غیر انتفاعی بر روی اهداف موردنظر ذینفعان و اجتماعشان متمرکز است براساس گفتههای آرگریس[6] (1964) و بنیس[7] (1966)، دودسته شاخص در ارزیابی عملکرد سازمانهای غیردولتی وجود دارد: شاخصهای داخلی و شاخصهای خارجی. شاخصهای داخلی به "سلامت سازمانی"مربوط است؛ یعنی عملکرد مالی سازمانهای غیرانتفاعی ازجمله دسترسی به بودجه، کارایی بودجهریزی، هزینه و مخارج است (Ritchie & Kolodinsky, 2003). در مقابل، شاخصهای بیرونی ارتباط بین سازمانهای غیرانتفاعی و محیطزیست را نشان میدهد؛ برای مثال یوختمن و سیشوور [8](1967) چارچوب منابع سیستم را پیشنهاد دادهاند. این چارچوب عملکرد مؤسسات خیریه را توانایی به دست آوردن منافع از محیط اطراف در جهت تأمین حداکثری نیازهای مالی و الزامات بقای آنها تعریف میکند. چارچوب آنها برمبنای ایدۀ توانایی سازمانهای غیرانتفاعی در برقراری ارتباط خوب با محیط استوار است.
علیزادۀ بیرجندی(1402) در پژوهش «بررسی نحوۀ عملکرد خیریهها در امور متکدیان (مطالعۀ موردی: دورۀ قاجار و پهلوی)» سبک مدیریتی دو نمونه از خیریههایی را بررسی کرده که تدابیر آنان در رفع برخی چالشهای ساماندهی أمور متکدیان کارساز بوده است. سبک مدیریتی خیریههای مطالعهشده دراین پژوهش، بر سنخشناسی متکدیان وساماندهی آنها برمبنای شاخصهای هر سنخ با رویکرد مهارتآموزی قرارگرفته است.
پژوهش «اندازهگیری عملکرد خدمات سازمانهای غیرانتفاعی» را خلیل ساواش و زینت کاراکاش[9] (2019) در کشور ترکیه به روش پیمایشی و نیز مصاحبۀ نیمهساختاریافته با سازمانهایغیرانتفاعی واقع در شهر دنیزلی ترکیه انجام دادهاند. نمونۀ تحقیق متشکل از هفت بنیاد[10]، سه اتحادیه[11]، دو دفتر حرفهای[12] و بیستویک انجمن[13] و پنج مورد از سایر انواع بوده است که با مشارکت 249 نفر از اعضای سازمانهای غیرانتفاعی انجامگرفته است. برای اندازهگیری عملکرد از 5 بُعد استفاده شده است: 1- ساختار عمومی NGO (14 مؤلفه)؛ 2- اهداف و موضوعات (4 مؤلفه)؛ 3- ارتباط اعضا (5 مؤلفه)؛ 4- خدمات آنلاین (9 مؤلفه)؛ 5- فعالیتها (11 مؤلفه). نتیجۀ اصلی این مطالعه، تفاوت در ابعاد عملکرد خدمات NGO ها باتوجهبه نوع NGO ها بوده است. علاوهبراین، اتحادیه و بنیاد بیشترین تفاوت را باهم داشتند. یافتهها نشان داد مشکل سازمانهای غیرانتفاعی در یافتن منابع مالی برای فعالیتهای خود در سطح متوسط قرار دارد. مؤسسههای خیریه بیشترین میزان اعتماد را در استفادۀ صحیح از این منابع دارند و سایر سازمانهای غیرانتفاعی میزان کمتری از اعتماد را دارند.
شیمولی ماسرو[14] (2016) در پایاننامۀ دکتری خود با عنوان «توانمندی استراتژیک و عملکرد مؤسسات خیریه در نایروبی، کنیا» 107 خیریه را در سراسر نایروبی بررسی کرد. دادههای اولیه و ثانویه از طریق پرسشنامۀ پیمایشی و بحث گروهی متمرکز (FGD) جمعآوریشد. نتایج نشان داد بین تواناییهای استراتژیک و عملکرد مؤسسات خیریه در شهرستان نایروبی همبستگی مثبت وجود دارد. کلیۀ سازمانها، صرفنظر از وضعیت و حوزۀ فعالیت خود، میخواهند در عملکرد خود مؤثر باشند و به سطحی پایدار دست یابند.
«عوامل مؤثر بر عملکرد نظامهای نظارت و ارزیابی در سازمانهای غیرانتفاعی در شهر آروشا» عنوان پایاننامۀ ارشد مماسسی[15] (2018) است که در کشور تانزانیا نگارش یافته است. نمونۀ مورد مطالعه 109 عدد بود. یافتهها نشان داد ظرفیت انسانی، کیفیت دادهها و مشارکت ذینفعان بر عملکرد سیستم نظارت و ارزیابی سازمانهای غیرانتفاعی در شهر آروشا تأثیر دارد. غنیسازی اطلاعات معتبر و قابلاعتماد، به مدیریت NGO ها دامنه وسیعی از تصمیمگیری را میدهد.
«سهم مدیریت منابع انسانی در عملکرد و پایداری سازمانهای غیرانتفاعی: مطالعۀ موردی سازمانهای منتخب»، این تحقیق را پی. ویلسون[16](2017) در شهرستان دارالسلام انجام داد. در این پژوهش از روش ترکیبی استفاده شده است که 60 سؤال بین پاسخدهندگان در سه سازمان غیردولتی منتخب توزیعشده است. یافتههای این مطالعه نشان داد 86٪ از پاسخدهندگان معتقدند بین مدیریت منابع انسانی فعال و عملکرد و پایداری سازمانهای غیرانتفاعی رابطۀ بسیار خوبی وجود دارد.
تیموتی نهر[17] (2017) در پایاننامۀ ارشد «بررسی ارتباط سطح پاسخگویی، عملکرد و کمک مالی: مشاهدۀ بخش سازمانهای غیرانتفاعی هلند» به این نتایج رسید که اهداکنندگان، بیشتر به استفادۀ کارآمد از بودجۀ برنامه توجه میکنند تا هزینههای اداری و جمعآوری کمکهای مالی. همچنین، هیچ مدرکی نشان نداد که پاسخگویی بیشتر منجر به عملکرد بیشتر در سازمانهای غیرانتفاعی میشود. علاوهبراین، بین پاسخگویی و میزان کمک مالی رابطۀ مثبت معناداری مشاهده نشده است.
پلتفرمهای رسانههای اجتماعی در انتشار اطلاعات، بهویژه برای اهداف اجتماعی مؤثر هستند. بهتازگی یک نظرسنجی دربارۀ استفاده از رسانههای اجتماعی در بین مؤسسات خیریۀ ایالات متحده نشان میدهد 98٪ از بزرگترین مؤسسات خیریه حداقل از یک شکل از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند (Barnes & Mattson,2008). افزایش فراگیر استفادۀ سازمانهای غیرانتفاعی از رسانههای اجتماعی منجر به ادبیات قابلتوجهی دربارۀ روشهایی شده است که غیرانتفاعیها میتوانند رسانههای اجتماعی را بهمنزلۀ بخشی از استراتژی خود اجرا کنند.(Lee, 2021) شش هدف عمدۀ خیریهها و سازمانهای غیرانتفاعی در شبکههای اجتماعی عبارت است از:
1- به اشتراک گذاشتن اخبار سازمان؛ 2- شناسایی نشان (برند) انحصاری؛ 3- به اشتراک گذاشتن خبرهای مرتبط با هدف سازمان؛ 4-جمعآوری پول و کمکهای مردمی؛ 5- استخدام داوطلب؛ 6-استخدام کارمند.[18]
ازنظر کینوتیا[19](2012) فناوریهای اطلاعاتی-ارتباطی و شبکههای اجتماعی ازطریق سازوکارهایی عملکرد مؤسسات خیریه را بدینصورت بهبود و ارتقا میبخشند: 1- جذب بودجۀ پایدار کمککنندگان؛ 2- همکاری با شرکای دیگر؛ 3- دستیابی به اهداف ذینفعان؛ 4-انجام اهداف در چارچوب زمانی تعیینشده؛ 5- افزایش کیفیت نتایج حاصلشده؛ 6- کاهش هزینه؛ 7- تهیۀ گزارشهای دقیق؛ 8- دریافت توصیۀ ممیزی تمیز؛ 9- گزارش سوء عملکردها؛ 10- بهبود اقدامات استاندارد؛ 11- کاهش هزینههای زمان و کارکنان؛ 12- بهبود رضایت مشتریان؛ 13- بهبود بهرهوری کارمندان؛ 14-افزایش انعطافپذیری.
نامچول شین[20](2024) در پژوهش «تأثیر رسانههای اجتماعی بر اعطای خیریه برای سازمانهای غیرانتفاعی» 100 سازمان غیرانتفاعی برتر را که براساس درآمد کل رتبهبندی شده بودند، بررسی کرد. در این تحقیقْ معیار جذب رسانههای اجتماعی، یعنی اینکه سازمانهای غیرانتفاعی چقدر حامیان خود را در صفحههای رسانههای اجتماعی خود جذب میکنند، لایکهای فیسبوک و فالوورهای توییتر و فالوورهای اینستاگرام بوده است. نتایج نشان داد فالوورهای توییتر ارتباط مثبتی با اهداها دارند اما ضریب لایک فیسبوک و فالوور اینستاگرام منفی است و بهطورکلی معنیدار نیست. بهطورخلاصه، نتایج نشان داد دنبالکنندگان در توییتر ممکن است با اهدای کمکهای مالی، بیشتر درگیر مأموریتها و فعالیتهای سازمانهای خیریه باشند.
در پژوهش «تأثیرات مثبت بالقوه زمان صرفشده در اینستاگرام بر قدردانی، نوعدوستی و تمایل به کمک مالی» که مندینی و همکاران [21]در سال 2022 بر روی 291 دانشجوی ایالات متحده انجام دادهاند، به این نتیجه رسیدند که زمان بیشتری که در اینستاگرام صرف بررسی و خواندن پستها میشود، بهشدت با قدردانی بالاتر نسبت به زندگی و نوعدوستی همراه با تمایل به درگیرشدن در رفتارهای مفید و نوعدوستانه (یعنی تمایل به اهدا) مرتبط است.
در پژوهش «تأثیر رسانههای اجتماعی بر جمعآوری کمکهای خیریه»، هاروی و همکاران[22](2018) به این نتیجه رسیدند که مؤسسات خیریه بهطورفزایندهای از ابزارهای رسانههای اجتماعی در جمعآوری کمکهای مالی استفاده میکنند. این تحقیق سه مکانیسم را بررسی کرد که ازطریق آنها "لایک" فیسبوک بر رفتار خیریه اثر میگذارد: (1) سیگنالدهی؛ (2) تشدید تعهد؛ (3) سرایت اجتماعی.
مبشر راد و غنبر تهرانی (1397) در پژوهش «عوامل تأثیرگذار بر کارکرد رسانههای اجتماعی در تأمین مالی جمعی مؤسسات خیریه»، این عوامل را با روش تئوری دادهبنیاد بررسی کردند. نتایج نشان میدهد وجود استراتژی همراستای تأمین مالی، مدیریت کارآمد رسانهها و اعتبار سمن علت شکلگیری موفق پروژه در بستر فناوری اطلاعات و کاربرد صحیح رسانهها بوده است. همچنین، تبلیغات و اشتراک رسانهای و ارتباطات خیران با سمن، زمینۀ ساختاری رشد را فراهم میکند تا مقولۀ محتوا القا و بودجۀ موردنیاز با موفقیت تأمین شود.
به گفتۀ چارلز هورتون کولی[23]، گروه اولیه یک گروه اجتماعی کوچک است که اعضای آن روابط شخصی و پایدار دارند. گروههای ثانویه برخلاف گروههای اولیه، گروههای بزرگی هستند که روابط رسمی و نهادی دارند. گروههای اولیه میتوانند در تنظیمات روابط در گروههای ثانویه نقش اساسی داشته باشند. این امر دربارۀ سازمانهایغیرانتفاعی که عضویت در آنها داوطلبانه و غیرمنفعتطلبانه است، بیشتر محتمل است و نوع روابط بین اعضای این گروه در صورتی بر عملکرد سازمان مردمنهاد مؤثر است که دارای ویژگیهایی مؤثر باشد(Macionis & Gerber, 2010). کارون[24] (1985) انسجام گروهی را اینچنین تعریف میکند: «فرایندی پویا که در تمایل گروه به پیوستگی و اتحاد باهم برای دنبالنمودن اهداف و مقاصد خویش متجلی میشود». انسجام یکی از مهمترین عوامل توانمندی سازمانها شناخته میشود و تأثیر بسزایی در عملکرد سازمانی دارد؛ بهگونهایکه میتوان آن را ابزاری برای تواناسازی سازمان برای آمادگی در برابر تغییرات سازمانی و نیز دنبال کردن اهداف سازمان دانست. درواقع میتوان بهنوعی انسجام را احساس مسئولیت مشترک اعضای سازمان تعریف کرد که به تحقق اهداف منجر میشود. باوجود انسجام و نگرشهای مشابه بین اعضای سازمانْ تعاملات دوستانه و انعطافپذیری لازم بین واحدهای کاری به وجود میآید، تعارضات افراد و واحدها به کمترین میزان میرسد و اثربخشیها افزایش مییابد. بهطورکلی میتوان گفت انسجام یکی از مهمترین نقاط قوت سازمانی است که به افزایش بهرهوری و تحقق مطلوبیتهای سازمان و درنتیجه، استمرار حیات و توانمندی سازمان منجر خواهد شد (نکوییمقدم و همکاران، ۱۳۹۱).
خواجه فؤاد لطیف و نیگل ویلیام[25] (2017) در پژوهشی با عنوان «اثربخشی گروهی در پروژههای سازمانهایغیرانتفاعی» دادهها را از 157 پاسخدهنده (اعضای گروه و رهبران گروه) جمعآوری کردند. نتایج این مطالعه درمجموع هفت عامل: انسجام بین گروهی، همبستگی اعضا، عملکرد گروهی، دانش و مهارتها و نگرشها، ارتباطات و مشارکت رهبری، تصمیمگیری و اشتراک اطلاعات، و فرمدادن گروه[26] را ابعاد اساسی اثربخشی گروهی در پروژههای سازمانهایغیرانتفاعی نشان داد.
در پژوهش حاضر برای ارزیابی عملکرد مؤسسات خیریه، نظریۀ محیط سه سطحی فاولر[27] بهعنوان مبنای نظری قرار گرفت. فاولر (1997) استدلال میکند سازمانهای غیرانتفاعی را میتوان در قالب سه محیط بررسی کرد: محیط قابلکنترل (سطح خرد)، محیط خاص (سطح میانه) و محیط عام (سطح کلان). در محیط قابلکنترل (مقیمی، 1387: 300) از دیدگاه آرگریس[28] (1964) و بنیس[29] (1966)، دو دسته شاخص در ارزیابی عملکرد سازمانهای غیردولتی وجود دارد: شاخصهای داخلی و شاخصهای خارجی. شاخصهای داخلی به "سلامت سازمانی" مربوط است. در مقابل، شاخصهای بیرونی ارتباط بین سازمانهای غیرانتفاعی و محیطزیست را نشان میدهد. علاوهبرآن، معیارهای استفادهشده در تحقیقات پیشین (قابلیتهای استراتژیک {فناوری اطلاعاتی، منابع مالی، توانایی جمعآوری سرمایه، زیرساختها، منابع انسانی، منابع و داراییهای نامشهود}، ظرفیت انسانی، کیفیت دادهها، مشارکت ذینفعان بر عملکرد سیستم نظارت و ارزیابی سازمانهایغیرانتفاعی) نیز بهعنوان شاخصهای عملکرد مورد استناد قرار گرفت.
در پژوهش حاضر، به نظریۀ گروههای اولیۀ چارلز هورتون کولی مبنیبر نقش گروههای اولیه در تنظیمات روابط در گروههای ثانویه (بهخصوص دربارۀ سازمانهای غیرانتفاعی که عضویت در آنها داوطلبانه و غیرمنفعتطلبانه است) بهعنوان مبانی نظری استناد شد. در بررسی انسجام گروهی از مدل نظری کارون نیز بهره گرفته شد. کارون انسجام گروهی را این چنین تعریف می کند: «فرآیندی پویا که در تمایل گروه به پیوستگی و اتحاد باهم برای دنبالنمودن اهداف و مقاصد خویش متجلی می شود». اگرچه انسجام فرآیندی چندوجهی است، میتوان آن را به چهار جزء اصلی تقسیم کرد: روابط اجتماعی، روابط وظیفه، وحدت درکشده و احساسات. اعضای گروههای بهشدت منسجم، به مشارکت آسان و ماندن در گروه تمایل بیشتری دارند. شواهدی تجربی نشان میدهد انسجام گروهی پیشبینیکنندۀ مثبتی برای عملکرد گروهی و سازمانی است. چند بررسی متاآنالیز، رابطۀ مثبتی را بین انسجام گروه و عملکرد نشان داده است (Mullen & Copper, 1994) .
در طول دهۀ گذشته بسیاری از مطالعات، رابطۀ بین سرمایهگذاری فناوری اطلاعات-ارتباطی و عملکرد سازمان را بررسی کرده و دریافته اند که بین سرمایهگذاری فناوری اطلاعات-ارتباطی و عملکرد تجاری رابطۀ مثبت وجود دارد (Brynjolfsson & Hitt. 1996). مؤسسات خیریه بهطورفزایندهای از ابزارهای رسانههای اجتماعی در جمعآوری کمکهای مالی و افزایش ارتباط با اهداکنندگان و سایر مؤسسات از سه مکانیسم عمده استفاده میکنند: (1) سیگنالدهی؛ (2) تشدید تعهد؛ (3) سرایت اجتماعی. این افزایش فراگیر استفادۀ سازمانهای غیرانتفاعی از رسانههای اجتماعی منجر به شکل گیری ادبیات قابلتوجهی دربارۀ روشهایی شده است که غیرانتفاعیها میتوانند رسانههای اجتماعی را بهمنزلۀ بخشی از استراتژی خود اجرا کنند. نتایج نشان میدهد انواع رسانههای اجتماعی تأثیرات متفاوتی در مشارکت عمومی دارند.
تحقیق حاضر به روش پیمایشی و در سال 1400 در میان مدیران مؤسسات خیریه در حوزۀ مسائل اجتماعی شهر تبریز انجام یافته است. دادههای تحقیق از طریق پرسشنامۀ الکترونیکی (به علت حادث شدن شرایط کرونایی در ادامۀ فرایند تحقیق، دیگر امکان دیدار حضوری میسر نبود) جمعآوری شد. بهاینصورتکه ابتدا با مراجعه به افراد فعال و سرشناس در حوزۀ سازمانهای غیرانتفاعی و خیریهای در شهر تبریز، بهصورت زنجیرهوار و روش گلوله برفی با مدیران سازمانهایغیرانتفاعی این شهر آشنایی حاصل شد و ازطریق آنها امکان آشنایی و مراجعۀ حضوری یا ارتباط آنلاین برای تکمیل پرسشنامه میسر شد. بهایننحو که باتوجهبه نبود آمارهای دقیق و نیز پایینبودن نرخ پاسخدهی به پرسشنامههای پستی و الکترونیکی، پرسشنامه برای مدیران تمامی مؤسسات خیریۀ فعال که شماره تماس همراهشان موجود بود یا در گروههای مجازی سمنها عضویت داشتند، ارسال شد و از آنها درخواست شد پرسشنامه را برای مدیران سایر مؤسسات خیریۀ این حوزه که میشناسند، ارسال کنند. تعداد پرسشنامههای ارسالی بهصورتمستقیم (توسط خود محقق) و غیرمستقیم (گلوله برفی) در حدود 600 پرسشنامه بود و تعداد پرسشنامههای تکمیلی عودت دادهشده و بدون نقص و ایراد 135 مؤسسه بود که برای تحلیل در نرمافزارهای SPSS و SMART PLS وارد شد.
ارزیابی عملکرد مؤسسات خیریه: از میان معیارهای متعددی که در پیشینۀ پژوهش و مصاحبهها به آنها اشاره شد، معیارهای زیر متناسب با ویژگیها، امکانات و محدودیتهای تحقیق حاضر انتخاب و برای سنجش از سنجههای متناسب استفاده شد:
*توانمندی در جذب منابع مالی و منابع انسانی
*تعداد مددجو (افراد تحت پوشش و خدمتگیرنده)
*داشتن مدیریت توانا و متخصص
*تخصصگرایی (خیریه بهجای پراکندهکاری، در یک حوزۀ مرتبط بهصورت متمرکز فعالیت کند)
*نوآوری و خلاقیت (در جذب منابع و بهبود عملکرد)
*داشتن همکاری و رابطه با دیگر مؤسسات خیریه
*شفافیت و پاسخگویی مالی به اعضا و حامیان
*به حداقل رساندن هزینههای خود خیریه (کمتر از 25 درصد برای آن صرف شود)
ملزمبودن به رعایت مفاد اساسنامۀ مؤسسات خیریه
*وجود روحیۀ مشورتخواهی و انتقادپذیری در هیئتمدیره
*جلب رضایت مددجویان (افراد تحت پوشش)
*پاسخگویی به حامیان و اعضا
*حفظ کرامت انسانی مددجویان و رازداری
*توانمندسازی خدمت گیران
*کیفیت فعالیتها و خدمات ارائهشدۀ خیریه
*وسعت برنامهها و فعالیتها (ازلحاظ تعداد افراد تحتتأثیر برنامهها یا وسعت جغرافیایی برنامهها)
*شناخته شدن خیریه در جامعه (سازمانهایغیرانتفاعی اقدامات یا تبلیغاتی انجام دهند که در جامعه مطرح شوند)
*نیت معنوی داشتن اعضا و حامیان خیریهای و خالصانه عمل کردن
*اختصاص هزینه و بودجه توسط خیریه برای امور پژوهشی و تحقیقاتی در حوزۀ مربوط به فعالیت خیریه
از مدیران مؤسسات خیریه خواسته شد میزان عملکرد سازمانشان را در دستیابی به ملاکهای توانمندی مذکور ارزیابی کنند و نمرهای از یک تا ده بدهند. کمترین میزان توانمندی 0 و بیشترین میزان توانمندی عدد 10 و همین نمره، شاخص توانمندی و عملکرد مؤسسات خیریه در نظر گرفته شده است.
شبکههایاجتماعی مجازی: برای سنجش نقش شبکههای اجتماعی، از سنجههایی در طیف لیکرت 5 قسمتی (کم- نسبتاً پایین- سطح متوسط- نسبتاً بالا- بالا) استفاده شده است. این سنجهها از پرسشنامۀ پایاننامۀ ارشد کینوتیا [30] (2012)با عنوان «سرمایهگذاری در فناوری اطلاعات و ارتباطی و عملکرد NGOS در کنیا» استخراج شده و دارای مؤلفههای زیر بوده است:
انسجام گروهی مؤسسات خیریه: برای سنجش متغیر انسجام گروهی از 6 گویه در طیف 5 قسمتی لیکرت (کم- نسبتاً پایین- سطح متوسط- نسبتاً بالا- بالا) استفاده شد که از مجموع این 6 گویه متغیر انسجام گروهی به دست آمد. این گویهها براساس اقتباس از پرسشنامۀ محیط گروهی کارون و همکاران[31] (1985) طراحیشده است:
* روابط و فضای این خیریه به چه میزان بهگونهای است که شمارا به همراهی و همکاری بیشتر دلگرم کند؟
*تا چه اندازه حضور در این خیریه، این احساس را به شما میدهد که اعضای خیریه بهنوعی خانوادۀ شما هستند (احساس تعلقخاطر زیادی نسبت به سازمانهایغیرانتفاعی دارید) ؟
*وجود فرهنگ کار گروهی و همکاری در اعضای خیریۀ شما تا چه حد رضایتبخش است؟
*اعضای خیریه تا چه حد در قبال سازمانهای غیرانتفاعی حس مسئولیتپذیری و پاسخگویی نسبت به وظایفشان را دارند؟
*اعضای خیریۀ شما تا چه حد روحیۀ انجام کارهای داوطلبانه دارند و به منفعت گروهی و جمعی اولویت میدهند؟
*احترام و پذیرش متقابل در اعضای خیریۀ شما تا چه حد وجود دارد؟
در این تحقیق برای بررسی شاخص پایایی ابزار سنجش (طیف) استفادهشده در پرسشنامه، از آزمون ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج نشان داد ضریب آلفای کرونباخ برای متغیر نقش شبکههای اجتماعی 85/0، برای متغیر انسجام گروهی 76/0 و برای متغیر عملکرد مؤسسات خیریه 89/0 است. بنابراین، پرسشنامه از پایایی مطلوبی برخوردار است. برای تأمین اعتبار محتوایی نیز از نظرها و تأیید اساتید راهنما و مشاور و کارشناسان حوزه و خود مدیران مؤسسات خیریه استفاده شده است. درضمن، پرسشنامه ابتدا بهوسیلۀ PRE-TEST در بین 30 نفر از مدیران مؤسسات خیریه بهصورت رندوم توزیع و برخی از سؤالاتی که در آنها ابهاماتی دیده شد، اصلاح گردید. لذا میتوان پذیرفت پرسشنامه دارای اعتبار صوری نیز هست.
توصیف عملکرد مؤسسات خیریه: تحلیلهای یک متغیره بر روی متغیر عملکرد مؤسسات خیریه (جدول 1) نشان میدهد 5/4 درصد از مدیران مؤسسات خیریه عملکرد مؤسسهشانرا در سطح پایین، 3/2درصد در سطح نسبتاً پایین، 25 درصد در سطح متوسط، 4/11 درصد نسبتاً بالا و 8/56 درصد در سطح بالا دانستهاند.
جدول 1 . توصیف متغیر میزان عملکرد مؤسسات خیریه
Table 1 . Variable description of the performance of charitable institutions
|
آمارههای توصیفی |
|||
فراوانی |
درصد فراوانی |
درصد تجمعی |
||
20-۰ |
پایین |
۶ |
۴.۵ |
۴.۵ |
40-20 |
نسبتاً پایین |
۳ |
۲.۳ |
۶.۸ |
60-40 |
متوسط |
۳۳ |
۲۵.۰ |
۳۱.۸ |
80-60 |
نسبتاً بالا |
۱۵ |
۱۱.۴ |
۴۳.۲ |
100-80 |
بالا |
۷۵ |
۵۶.۸ |
۱۰۰.۰ |
|
کل |
۱۳۲ |
۱۰۰.۰ |
|
توصیف نقش شبکههای اجتماعی: تحلیلهای یک متغیره بر روی متغیر نقش شبکههای اجتماعی (جدول 2) نشان میدهد 2/2 درصد از مدیران مؤسسات خیریه نقش شبکههای اجتماعی را در سطح پایین، 7/11 درصد در سطح نسبتاً پایین، 4/20 درصد در سطح متوسط، 46 درصد نسبتاً بالا و 7/19 درصد در سطح بالا دانستهاند.
جدول 2 . توصیف متغیر نقش شبکههای اجتماعی در عملکرد خیریه
Table 2. Variable description of the role of social networks in charity performance
|
آمارههای توصیفی |
|||
فراوانی |
درصد فراوانی |
درصد تجمعی |
||
20-۰ |
کم |
۹ |
۶.۷ |
۶.۷ |
40-20 |
نسبتاً پایین |
۱۲ |
۸.۹ |
۱۵.۶ |
60-40 |
سطح متوسط |
۱۸ |
۱۳.۳ |
۲۸.۹ |
80-60 |
نسبتاً بالا |
۶۰ |
۴۴.۴ |
۷۳.۳ |
100-80 |
بالا |
۳۶ |
۲۶.۷ |
۱۰۰.۰ |
|
کل |
۱۳۵ |
۱۰۰.۰ |
|
میانگین از صد |
02/65 |
توصیف نوع شبکههای اجتماعی مورد استفاده در خیریه: جدول (3) نشان میدهد بهرهمندی از صفحۀ اینستاگرامی بیشترین فراوانی را در بین مؤسسات خیریۀ مورد تحقیق دارد و 44 درصد از خیریهها صفحۀ اینستاگرامی دارند. سپس بهرهمندی از گروه تلگرامی با 33 درصد و کانال تلگرامی با 20 درصد، بیشترین فراوانی را در بین مؤسسات خیریه دارد همچنین، دادهها نشان داد فقط 4 درصد از خیریهها دارای سایت هستند و 5/6 درصد از خیریهها هیچکدام از شبکههایاجتماعی را ندارند.
جدول 3 . انواع شبکههای اجتماعی مورد استفاده در مؤسسات خیریه
Table 3. Types of social networks used in charities
گزینه |
فراوانی پاسخ |
درصد فراوانی |
سایت |
6 |
4/4 |
وبلاگ |
3 |
2/2 |
صفحۀ اینستاگرامی |
60 |
4/44 |
کانال تلگرامی |
27 |
20 |
گروه تلگرامی |
45 |
3/33 |
گروه واتساپی |
18 |
3/13 |
صفحه یا کانال فیسبوک |
6 |
4/4 |
هیچکدام |
9 |
6/6 |
مقایسۀ نوع شبکههای اجتماعی در اثرگذاری بر عملکرد مؤسسات خیریه: دادههای جدول (4) حاکی از آن است که ازنظر مدیران مؤسسات خیریه بهترتیب صفحۀ اینستاگرامی با 5/44 درصد، گروه واتساپی و گروه تلگرامی تقریبا بهطوریکسان با 22 درصد، و کانال تلگرامی با 18 درصدْ بیشترین نقش را در معرفی و بهبود عملکرد خیریه داشته و سایر امکانات ارتباطی نقش قابلملاحظهای نداشتهاند.
جدول 4 . اثرگذاری نوع فناوری ارتباطی بر عملکرد مؤسسات خیریه
Table 4. The effect of the type of communication technology on the performance of charitable institutions
گزینه |
فراوانی پاسخ |
درصد فراوانی |
سایت |
10 |
7 |
وبلاگ |
1 |
07/0 |
صفحۀ اینستاگرامی |
61 |
5/44 |
کانال تلگرامی |
25 |
2/18 |
گروه تلگرامی |
30 |
9/21 |
گروه واتساپی |
24 |
8/21 |
صفحه یا کانال فیسبوک |
4 |
3 |
نمیدانم |
2 |
14/0 |
جدول (5) نشان میدهد ازنظر مدیران مؤسسات خیریه، شبکههای اجتماعی بیشترین نقش را به ترتیب دراین ابعاد داشتهاند: 1- معرفی خیریه در اجتماع؛ 2- افزایش شفافیت و گزارش و اطلاعرسانی بهتر عملکرد مؤسسات خیریه؛ 3- جلب رضایت حامیان و اعضا؛ 4- جذب کمکهای مالی و غیرمالی؛ 5- ارتباط با دیگر خیریهها ؛6- جذب نیروی داوطلب.
جدول 5. میانگین (از صد) مربوط به ابعاد متغیر نقش شبکههای اجتماعی
Table 5. The average related to the variable dimensions of the role of social networks
ابعاد |
جذب کمکهای مالی و غیرمالی |
ارتباط با دیگر خیریهها |
جذب داوطلب |
شفافیت و گزارش عملکرد |
شناسایی و معرفی در اجتماع |
رضایت اعضا و حامیان |
میانگین از صد |
89/62 |
9/62 |
96/58 |
32/76 |
64/88 |
76/65 |
توصیف متغیر انسجام گروهی: طبق جدول (6) نتایج نشان میدهد 7/6 درصد از مدیران میزان متغیر انسجام گروهی در خیریهشان را در سطح پایین، 8/17 درصد در سطح نسبتاً پایین، 60 درصد در سطح متوسط، 3/13 درصد نسبتاً بالا و 2/2 درصد در سطح بالا دانستهاند.
جدول 6. توصیف متغیر انسجام گروهی خیریه
Table 6. Variable description of charity group cohesion
|
آمارههای توصیفی |
|||
فراوانی |
درصد فراوانی |
درصد تجمعی |
||
20-۰ |
کم |
9 |
7/6 |
7/6 |
40-20 |
نسبتاً پایین |
24 |
8/17 |
4/24 |
60-40 |
سطح متوسط |
81 |
60 |
4/84 |
80-60 |
نسبتاً بالا |
18 |
3/13 |
8/97 |
100-80 |
بالا |
3 |
2/2 |
100 |
|
کل |
135 |
100 |
|
برای آزمون فرضیات تحقیق و سنجش تأثیرات کلی متغیرهای مستقل بر متغیر وابستۀ عملکرد موسسات خیریه و نیز تأثیرات متغیرهای مستقل بر یکدیگر، از مدل تحلیل مسیر استفاده شده است. از پیشفرضهای روش تخمین حداکثر درست نمایی، برقرار بودن فرض نرمالبودن چندمتغیره است. اگر مقدار نسبت بحرانی کمتر از 58/2 شود میتوان استنباط کرد که پیشفرض نرمالبودن چندمتغیره برقرار است. در مدل این پژوهش مقدار نسبت بحرانی cr کمتر از مقدار 58/2 شده است (جدول 7) که نشاندهندۀ وجود نرمالبودن چندمتغیره است.
جدول 7 . آزمون فرض نرمالبودن دادهها
Table 7. Data normality assumption test
|
حداقل |
حداکثر |
کشیدگی |
مقدار بحرانی |
چولگی |
مقدار بحرانی |
قلمرو فعالیت خیریه |
1 |
5 |
150/0 |
991/0 |
564/0- |
565/1- |
قدمت خیریه |
0 |
6 |
008/0- |
055/0- |
088/0- |
290/0- |
سابقه عضویت در خیریه |
1 |
5 |
670/0 |
428/4 |
001/0- |
003/0- |
نقش شبکههایاجتماعی |
1 |
5 |
013/0 |
086/0 |
269/0- |
889/0- |
انسجامگروهی |
1 |
6 |
661/0- |
366/4- |
024/1 |
384/0- |
عملکردموسساتخیریه |
1 |
10 |
282/0- |
864/1- |
265/0- |
874/0- |
Multivariate |
661/4 |
550/2- |
شاخصهای برازش مدل: چنانچه دادههای جدول (8) نشان میدهد، شاخصهای ارزیابی کلیت الگوی تحلیل مسیر با در نظر گرفتن دامنۀ مطلوب این شاخصها، درمجموع بیانگر آن است که دادههای پژوهش الگوی نظری تدوینشده را حمایت میکند.
جدول 8 . شاخصهای برازش مدل
Table 8. Model fit indices
شاخصها |
SRMR |
Q2 |
NFI |
Rho |
برآورد |
030/0 |
130/0 |
96/0 |
1 |
دادههای جدول (9) حاکی از تأثیرات متغیرهاست که نشان میدهد متغیرهای انسجام گروهی و متغیر نقش شبکههای اجتماعی در عملکرد مؤسسات خیریه تأثیر داشته است و جهت هردو رابطه مثبت است؛ یعنی افزایش میزان انسجام گروهی و نقش شبکههای اجتماعی باعث شده است میزان عملکرد مؤسسات خیریه نیز با ضریب 31 درصد افزایش یابد.
جدول 9 . آزمون فرضیات تحقیق
Table 9. Test of research hypotheses
ضریب مسیر |
تأثیرات کل |
آمارۀ تی |
سطح معناداری |
نتیجۀ آزمون فرضیه |
|
انسجام گروهی عملکرد خیریه |
316/0 |
316/0 |
41/3 |
001/0 |
قبول |
نقش شبکههای اجتماعی عملکرد خیریه |
218/0 |
314/0 |
30/2 |
021/0 |
قبول |
قدمت خیریه عملکرد خیریه |
010/0- |
038/0 |
10/0 |
915/0 |
رد |
قلمرو خیریه عملکرد خیریه |
035/0 |
042/0 |
40/0 |
686/0 |
رد |
سابقۀ عضویت عملکرد خیریه |
308/0- |
308/0- |
90/2 |
004/0 |
قبول |
شبکههای اجتماعی انسجام گروهی |
303/0 |
303/0 |
59/3 |
000/0 |
قبول |
قلمرو خیریه انسجام گروهی |
021/0 |
021/0 |
24/0 |
080/0 |
رد |
قدمت خیریه انسجام گروهی |
155/0 |
155/0 |
81/1 |
070/0 |
رد |
یافتهها نشان میدهد بین سابقۀ عضویت مدیران در خیریه و ارزیابی آنها از عملکرد مؤسسات خیریه رابطۀ معکوسی وجود دارد و ارزیابی مدیران از عملکرد مؤسسات خیریهشان با افزایش تعداد سالهای عضویتشان، با ضریب 30 درصد کاهشیافته است. بین متغیرهای قدمت خیریه و قلمرو خیریه با عملکرد مؤسسات خیریه به علت آمارۀ T کمتر از 96/1 و سطح معناداری بالای 5 درصد، رابطۀ معناداری مشاهده نشد. همچنین، یافتهها نشان میدهد این دو متغیر تأثیر معناداری در افزایش میزان انسجام گروهی در خیریه نداشتهاند اما متغیر نقش شبکههای اجتماعی در افزایش انسجام گروهی تأثیر معناداری داشته و باعث افزایش انسجام گروهی با ضریب 30 درصد شده است. درنهایت مدل زیر نشان میدهد کل متغیرهای تحقیق توانستهاند با ضریب تعیین 25 درصد فقط حدود یکچهارم از تغییرات مربوط به متغیر وابسته یعنی عملکرد مؤسسات خیریه را پیشبینی کنند.
نمودار 1 : مدل تحلیل مسیر مبتنیبر ضرایب استاندارد
Figure 1: Path analysis model based on standard coefficients
همچنان که پیشتر اشاره شد، ارزیابی عملکرد سازمانْ مکانیسم مهمی برای بهبود کارایی خیریه است که به آنها در به حداکثر رساندن توانمندیها و افزایش تأثیرات اجتماعیشان و درنتیجه، رسیدن به اهداف نهایی شان کمک میکند. بیشتر مؤسسات خیریه در تبریز بهشکل نیمهسنتی اداره میشوند و در کنار مشکلات و مسائل عدیدهای که در حوزۀ مؤسسات خیریه در شهر تبریز به چشم میخورد، نبود ارزیابی از خیریه و عملکرد آنها و عوامل مؤثر برآن نیز مسئلهای عمده و پراهمیت به شمار میرود.
نتایج تحلیلهای یک متغیره نشان داد 8/56 درصد از پاسخگویان عملکرد مؤسسۀ خیریهشان را در سطح نسبتا بالا ارزیابی کردهاند. البته محققان علاقهمند بودند ارزیابی مددجویان و افراد تحت پوشش مؤسسات خیریۀ مورد مطالعه را نیز بررسی کنند اما این امر به دلایل زیر ممکن نبود:
بهرهمندی از صفحۀ اینستاگرامی بیشترین فراوانی را در بین مؤسسات خیریۀ مورد تحقیق دارد و 44 درصد از خیریهها صفحۀ اینستاگرامی دارند. سپس بهرهمندی از گروه تلگرامی با 33 درصد و کانال تلگرامی با 20 درصد، بیشترین فراوانی را در بین مؤسسات خیریه دارند. یافتهها حاکی از آن است که ازنظر مدیران مؤسسات خیریه بهترتیب صفحۀ اینستاگرامی با 5/44 درصد، گروه واتساپی و گروه تلگرامی تقریباً بهطوریکسان با 22 درصد، و کانال تلگرامی با 18 درصد بیشترین نقش را در معرفی و بهبود عملکرد مؤسسات خیریه داشتهاند. شبکههای اجتماعی بیشترین نقش را بهترتیب در این بعد داشتهاند: 1- معرفی خیریه در اجتماع؛ 2- افزایش شفافیت و گزارش و اطلاعرسانی بهتر عملکرد مؤسسات خیریه؛ 3 - جلب رضایت حامیان و اعضا؛ 4- جذب کمکهای مالی و غیرمالی؛ 5- ارتباط با دیگر خیریهها ؛ 6- جذب نیروی داوطلب. این نتیجه مؤید نتایج پژوهش «سرمایهگذاری در فناوری اطلاعات و ارتباطی و عملکرد NGOS در کنیا» است که کینوتیا[32] در سال (2012) انجام داده بود. نتایج این تحقیق نشان داده بود که با استفاده از IT، چشمانداز و مأموریتها بهخوبی مستند و برای همه قابلفهم میشود. کارکنان توانمند میشوند، ارتباطات کاربردی تشویق میشود و بهاینترتیب کار گروهی و نوآوری بهشدت تشویق میشود. آنها قادر به جذب بودجۀ اهداکنندگان و همکاری با سایر شرکا هستند. علاوهبراین میتوان گفت شبکههای اجتماعی مجازی امروزه یکی از مهمترین منابع تولید ارزشهایی همچون اعتماد و مشارکت اجتماعیاند که حالت ایستای دنبالهروی و همرنگی اجتماعی را خنثی میکنند و افراد را بر میانگیزاند تا شخصاً در مسائل اجتماعی درگیر شوند. مؤسسات خیریه بهطورفزایندهای از ابزارهای رسانههای اجتماعی در جمعآوری کمکهای مالی و افزایش ارتباط با اهداکنندگان و سایر مؤسسات از سه مکانیسم عمده استفاده میکنند: (1) سیگنالدهی؛ (2) تشدید تعهد؛ (3) سرایت اجتماعی.
نتایج نشان داد 60 درصد از مدیران مؤسسات خیریه میزان متغیر انسجام گروهی در خیریهشان را در سطح متوسط ارزیابی کردهاند. متغیرهای انسجام گروهی و متغیر نقش شبکههای اجتماعی بیشترین تأثیرات را در عملکرد مؤسسات خیریه داشته و جهت هر دو رابطه مثبت است؛ یعنی افزایش میزان انسجام گروهی و نقش شبکههای اجتماعی باعث شده است میزان عملکرد مؤسسات خیریه با ضریب 31 درصد افزایش یابد. گروههای اولیه میتوانند در تنظیمات روابط در گروههای ثانویه نقش اساسی داشته باشند. این امر دربارۀ مؤسسات خیریه که عضویت در آنها داوطلبانه و غیرمنفعتطلبانه است، بیشتر محتمل است و نوع روابط بین اعضای این گروه بر عملکرد مؤسسه مؤثر است. این نتیجه با یافتههای خواجه فؤاد لطیف و نیگل ویلیام[33] (2017) در پژوهشی با عنوان «اثربخشی گروهی در پروژههای خیریه» مطابقت دارد. شواهد تجربی نشان میدهد انسجام گروهی پیشبینیکنندۀ مثبتی برای عملکرد گروهی و سازمانی است و چند بررسی متاآنالیز، رابطۀ مثبتی را بین انسجام گروه و عملکرد نشان داده است (Mullen & Copper, 1994).
متغیر نقش شبکههای اجتماعی در افزایش انسجام گروهی تأثیر معناداری داشته و باعث افزایش انسجام گروهی با ضریب 30 درصد شده است. دلیل این امر میتواند این موضوع باشد که قبلاً ارتباط بین اعضای یک گروه یا سازمان فقط ازطریق حضور فیزیکی میسر بود؛ اما امروزه پلتفرمهای ارتباطی، بسترها و ابزارهای جدیدی را برای ارتباطات بیشتر و ارتباطگیری آسان و درنتیجه، درک و همفهمی و صمیمیت و انسجام بین اعضا فراهم کردهاند و ازطریق اثرگذاری بر متغیر انسجام گروهی، بهصورتغیرمستقیم نیز در متغیر عملکرد مؤسسات خیریه تأثیرداشتهاند. درنهایت نتایج نشان داد کل متغیرهای تحقیق توانستهاند با ضریب تعیین 25 درصد فقط حدود یکچهارم از تغییرات مربوط به متغیر وابسته یعنی عملکرد مؤسسات خیریه را پیشبینی کنند و سایر تغییرات را متغیرهایی پیشبینی کردهاند که در پژوهش حاضر وجود ندارند و باید در تحقیقات بعدی بررسی شوند.
[1] Kaplan
[2] Miller
[3] Carman
[4] Fowler
[5] Kareithi &Lund
[6] Argyris
[7] Bennis
[8] Yuchtman & Seashore
[9] Savas & Karakas
[10] foundations
[11] union
[12] professional chamber
[13] association
[14] MASERO, B. S
[15] Mmassy, G. N.
[16] P. WILSON
[17] Timothy Nahr
[18] https://www.wikiniki.org/charities-cyberspace-monitoring
[19] Kinuthia.
[20] Namchul Shin
[21] Mendin & et al
[22] Haruvy & et al
[23]Charles Horton Cooley
[24] Carron
[25] Latif., & Williams
[26] team formation
[27] Fowler
[28] Argyris
[29] Bennis
[30] Kinuthia.
[31] Carron et al
[32] Kinuthia.
[33] Latif., & Williams